مریم میرزاخانی
مریم میرزاخانی ، میوه شیرینی از مسابقات ریاضی دانشآموزی
علی رجالی- شهریور 1396
این مطلب در مجله رشد آموزش ریاضی ویژه مریم میرزاخانی، بزودی چاپ خواهد شد.
یکی از مشکلات دوران پیری این است که درآن سالها انسان شاهد از دست رفتن عزیزانش میشود. هر گز انتظار نداشتم زنده باشم و پرپر شدن ثمرهای زیبا از درختی که درسال 1362 در دانشگاه صنعتی اصفهان کاشته شد (یعنی مسابقات ریاضی دانشآموزی) را مشاهده کنم. ولی خدا خواست این چنین شود، همانطور که عدهای دیگر از این لالهها به همراه مریم میرزاخانی در اثر تصادفی وحشتناک در ته درهای در جاده تهران اهواز پرپر شدند و حکمت این بود که مریم بماند، به عنوان اولین زن و اولین ایرانی (که همهجا و در همه حال به ایرانی بودن خود افتخار میکرد) مدال فیلدز را به نام خود، به نام ایران و به نام یک زن ریاضیدان دریافت کند والگوی موفقیت، توانمندی و عشق به علم برای جوانان و زنان دنیا و مخصوصا ایرانیان بشود.
فکر کردم چرا از این معلم ساده ریاضی پشت کوه سید محمد (یعنی علی رجالی) خواسته شده است که در مورد این دانشمند خلاق و توانمند، ولی متواضع و وطنپرست (یعنی پروفسور مریم میرزاخانی) صحبت کند؟ عقلم به جایی نرسید!، آخر من مریم را شاید از نزدیک ندیده باشم. هرگز معلم اونبودهام و به جز چند مکاتبه کوچک و لذت بردن از کتاب زیبایی که با دکتر رویا بهشتی در مورد نظریه اعداد برای دانشآموزان نوشتند هیچ سابقهای با خانم میرزاخانی نداشتهام. تلاش کردم افراد دیگری که با او سابقه داشتهاند را معرفی کنم و از این وظیفه خطیر که در توانم نیست شانه خالی کنم، ولی نشد و متأسفانه شما مجبورید درد دلهای این پیر فرسوده را بازهم بخوانید. تلاش میکنم دراین خلاصه نتیجهگیریهای آموزشی برای خود وجوانان ومسئولین کشور داشته باشم. امیدوارم مورد توجه قرار گیرند.
مریم یک سال قبل از اینکه از دانشگاه استانفورد (محلی که ایشان را به عنوان یک استادیار دانشگاه پرینستون دعوت به استادی کرد و او را تا پایان عمر کوتاهش برای استانفورد نگه داشت و از برکات وجودش بهرهمند شد) فارغ التحصیل شده باشم، به دنیا آمد. سال 1356، سال تولد این عزیز بود.
گفتار ونوشتههای مریم نشان میدهند که او از دوران مدرسه علاقه به مطالعه و کار گروهی داشته است (جامعه علمی باید قدردان خانواده این عزیز و آموزگاران ناشناخته او باشد، که این علاقه را در او بوجود آوردند). جامعه ما درک درستی از نقش آموزگاران در تربیت فرزندان و توان آنان برای استعدادیابی ندارد. ما آموزش را یک خدمت میدانیم و درنتیجه به آن وتأثیرش بر توسعه پایدار کشورمان اهمیت نمیدهیم. برای تربیت وشکوفایی استعدادهایی چون پروفسور میرزاخانی ما به آموزگارانی نیاز داریم که خود خلاق و پرانگیزه باشند، تا بتوانند خلاقیت را در نوجوانان پرورش دهند. آموزش مهمترین دستگاه تولیدی کشور است (تولید نیروی انسانی) و اگر همانند سالهای اخیر به آن توجه نشود، امکان پرورش مریم میرزاخانیها را نخواهیم داشت. شیوههای فعلی آموزش در مدارس ابتدایی ما که برمبنای آمادهسازی دانشآموزان برای قبول شدن در مدارس تیزهوشان و سایر مدارس خاص وحل مسائل یا دقیقتر بگویم حفظ کردن راهحلهای تکراری است، مارا از پرورش نوجوانانی چون مریم محروم میسازد. درست است که بسیاری از مشکلات مدرسهای ما همانند کشور آمریکاست، ولی آنها توان بهرهگیری از جوانان سایر کشورها را دارند، که همه به خوبی میدانیم که ما این توان را نداریم {1}
درس دیگر ما سیستم دانشگاهی ماست، کجای دنیا وزارتخانهای وجود دارد که حتی برای نحوه آب خوردن اساتید دانشگاهش دستورالعمل تهیه میکند!. دانشگاهها در ایران اجازه پذیرش مستقل دانشجو، داشتن برنامه درسی پویا و مستقل و اخیرا حتی جذب اعضای هیأت علمی را ندارند. آیا اگر دانشگاه استانفورد هم میخواست از قوانین ارتجاعی ارتقا استفاده کند، میتوانست از وجود مریم میرزاخانی بهرهگیری نماید؟ یکی از همکاران، پرونده دکتر میرزاخانی را در چارچوب آئیننامه ارتقای دانشگاههای ما بررسی کرده بود. ایشان میگفت خوب شد خانم میرزاخانی به دانشگاههای ایران برنگشت وگرنه امکان تبدیل وضعیت استخدامی از رسمی آزمایشی به قطعی یا پیمانی به رسمی آزمایشی را پیدا نمیکرد و باید دانشگاه را ترک میکرد!. چرا باید افرادی چون دکتر یحیی تابش، که یکی از مبتکران برگزاری مسابقات ریاضی دانشآموزی ایران است ودر پیشرفت افرادی چون مریم میرزاخانی نقش به سزائی داشته است، دانشگاه صنعتی شریف را به خاطر اینکه هنوز استادیار(!) است مجبور شود ترک کند و این دانشگاه و جامعه علمی کشور از خدماتش تا حدی محروم شوند؟. اگرچه ایشان هنوز هم از گوشه استانفورد به یاد دانشآموزان و دانشجویان ایرانی در تکاپوست. (هنوز یک هفته از فوت این عزیزش نگذشته بود که دیروز متن سخنرانی ایشان برای میزگرد کنفرانس چهل و هشتم ریاضی ایران را دریافت کردم!)
دلیل دیگر دعوت از اینجانب، شاید نقش کوچکم در شکستن دیوار جدایی بین معلم مدرسه وعضو هیأت علمی دانشگاه بوده است، که این همکاری در ایران نقش عمدهای در شناسایی استعدادهایی چون مریم میرزا خانی دارد و نیز تلاشم در جهت راهاندازی و توسعه خانههای ریاضیات در ایران و به طبع آن در سایر کشورها و ایجاد شبکه بینالمللی خانههای ریاضیات است، که این خانهها بدرستی میتوانند همانند باشگاههای ورزشی، علاقهمندانی چون مریم میرزاخانی را برای کار گروهی و مطالعات جانبی جذب کنند. خوشحالم که خانه ریاضیات اصفهان توانست در زمان حیات این دانشمند بزرگ، نام تالار خود را “میرزا خانی ” بنامد، که میدانید این هم همانند راهاندازی خانهها کار سادهای نبود. امید میرود خانهها بتوانند این موقعیت و محیط را برای جوانان و نوجوانان کشورمان فراهم آورند. نخستین خانه ریاضیات در سال 1999 میلادی همزمان با هجرت مریم به دانشگاه هاروارد (که بازهم یک سال در آنجا فرصت مطالعاتی خودرا گذرانده بودم) در اصفهان شکل گرفت { به قول فرنگیها “چه اتفاق جالبی افتاده؟”}.
دلیل دیگر هم شاید بنیانگزاری مسابقات ریاضی دانشآموزی در سال 1362 به همراهی دکتر یحیی تابش در دانشگاه صنعتی اصفهان با مشارکت معلمان و اساتید اصفهانی و به دنبال آن مسئولیت برگزاری دو دوره از نخستین مسابقات دانشآموزی انجمن ریاضی ایران در شیراز و تهران درسالهای 1363 و 1364 بوده است که یکی از محصولات این مسابقات و تلاشها افرادی چون مریم میرزاخانی بودند و اکنون تعدادی از آنها در ایران به دلیل سیاست “یا چاپ کن و یا نابود شو” دانشگاهها زجر میکشند و عدهای دیگر هم به دلیل این سیاستهای غلط از برگشتن به ایران منصرف شدهاند. البته مسابقات هم با تبدیل شدن به المپیاد، جداشدن از بدنه آموزش و پرورش و برگزاری تستی مرحله اول آن راه خطا رفت، که حالا باید برای نجات آن چاره اندیشی نمود {2}. همین مسأله باعث شد که مجموعه مسابقات دانشآموزی و المپیادها را ترک کنم و فرصت اینکه با مریم میرزاخانی و افرادی نظیر او کار کنم رابدست نیاوردم.
آخرین آموزش از زندگی کوتاه و پربار خانم دکتر میرزا خانی برای ما و دیگر دانشجویان رشته ریاضی، تخصص ایشان است، که دیگر کار کردن بر روی یک رشته خاص از شاخههای ریاضی در دنیا متداول نیست و افراد موفق کسانی هستند که بتوانند توانایی کار کردن با رشتههای متفاوت را داشته باشند و با سعه صدر و وسعت دید (که متأسفانه در بسیاری از فارغالتحصیلان داخلی ما وجود ندارد و مقصر آن اساتیدی هستند که فقط از اطلاعات زمان تحصیل خود استفاده میکنند) تلاش مینمایند مسائل جدید را حل کنند.
اما متأسفانه از دست رفتن دکتر میرزاخانی همزمان شده است با افت شدید ریاضی در ایران (موردی که در سالهای 60 برای حل آن مسابقات ریاضی را برگزار کردیم و مجلات جدیدی همانند رشد آموزش ریاضی و فرهنگ واندیشه ریاضی منتشر شدند). این بار چند مسأله عمده وجود دارند: مسأله کارآفرینی برای فارغالتحصیلان رشتههای علوم ریاضی و افزایش بیرویه دورههای تحصیلات تکمیلی بدون برنامه و هدف، ایجاد بیبرنامه دانشگاه فرهنگیان و گسترش غیر استاندارد آن به سراسر کشور با نداشتن امکانات کافی از یک سو و عدم امکان بکارگیری فارغالتحصیلان دانشگاههای دیگر برای شغل شریف معلمی ریاضی از سوی دیگر، نبود استانداردهای ریاضیات مدرسهای وتألیف سلیقهای کتب درسی، وجود پدیده کنکور برای ورود به همه مقاطع تحصیلی و صوری شدن پژوهش با هدف انتشار مقاله به جای حل مسائل واقعی. امید است تلاش شود این مسائل حل گردند تا باز هم بتوانیم شاهد شکوفایی جوانان میهنمان در زمینه ریاضی باشیم {3}.
مواردی از توجه خاص مریم به تربیت فرزند، که ریشه در علائق خانوادگی ایرانیان دارد و بسیاری از نکات ظریف دیگر هم حتما توسط دوستان ایشان مطرح میشوند، که برای همه ما آموزنده خواهند بود. روحش شاد و راهش برای جوانان مستعد ایران عزیزمان هموار باشد.
{1} رجالی، علی (1382). برای رفع اشکالات آموزش ریاضی ایران، خیلی دیر شده است. فرنود؛ نشریهی انجمن علمی آموزشی معلمان ریاضی استان اصفهان، 12، 21-15.
{2} رجالی، علی (1377). مسابقات ریاضی دانشآموزی در ایران. رشد آموزش ریاضی، 51، 51-46
{3} گزارش سمینار علوم ریاضی وچالشها ، آبان 1394، فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران
اعتبار دوچندان نوبل ریاضی با مریم میرزاخانی، بانوی برجسته ایرانی
مریم میرزاخانی به عنوان نخستین زن ریاضیدان برجسته جهان شناخته می شود که توانست با حل سطوح فرضی ریاضیات نوبل جهانی را از آن خود کند و دستاوردهای بزرگی را برای جهانیان به ارمغان آورد و اینگونه شخصیت والای علمی او در کلام برترین دانشمندان مورد تقدیر و ستایش قرار گیرد.
مریم میرزاخانی ریاضیدان نابغه پس از سه سال مقابله با سرطان درگذشت. این خبر درگذشت اندیشمند ریاضی جهان بود که ۲ سال پیش از رسانهها اعلام شد و اینگونه جهانی را در غمی شگرف فرو برد.
مریم میرزاخانی در اردیبهشت ۱۳۵۶ خورشیدی در تهران چشم به جهان گشود. او از همان دوران کودکی علاقه وافری به فراگیری علم ریاضی داشت. میرزاخانی در دوران دبیرستان مدال طلای المپیاد کشوری را از آن خود کرد و نخستین دختری بود که عضو تیم المپیاد ریاضی ایران شد و در این حوزه هم مدال طلا گرفت. پس از پایان دوره متوسطه، میرزاخانی به دانشگاه شریف و سپس در ۲۰۰۴ میلادی به دانشگاه هاروارد رفت و با گذراندن مقطع دکتری در ۳۱ سالگری استاد تمام دانشگاه استنفورد شد و در ۲۰۱۴ میلادی جایزه فیلدز معروف به نوبل ریاضیات را از آن خود کرد. بنابر اعلام داوران جایزه فیلدز، مریم میرزاخانی در زمینه نظریه سطوح ریمانی و فضاهای مدولی به پیشرفتهای چشمگیری نائل آمد و افقهای جدیدی را در این زمینه گشود. در همین زمینه کورتیس مک کولن استاد دانشگاه هاروارد درباره دوران تحصیلی میرزاخانی میگوید: با وجود مشکلاتی که در برقراری ارتباط به دلیل تفاوت زبان بود اما میرزاخانی به دلیل عزم و پشت سرهم سوال پرسیدنش بسیار متمایز بود. او با پرسشهایی به زبان انگلیسی استادانش را شگفت زده میکرد و از طرفی به فارسی جزوه مینوشت.
رالف کوهن همکار میرزاخانی در دانشگاه استنفورد در ارتباط با همکاری با میرزاخانی در یک بازه زمانی گفت: مریم یک همکار فوقالعاده بود. او نه تنها یک محقق جسور بلکه یک معلم فوقالعاده و یک مشاور دکتری عالی بود. مریم نشان داد که هدف از یک دانشمند بودن یعنی چه؛ سعی برای حل یک مسئلهای که تاکنون حل نشده است. این با یک کنجکاوی عمیق به وجود میآید. مریم یکی از بهترین نوابغ این دوره است.
مسألهای که با دستان مریم میرزاخانی حل شد
ریاضیدانان زیادی از کشورهای مختلف به دنبال راه حلی مناسب برای محاسبه عمق حلقههای ترسیم شدن روی سطوح هذلولی بودند که سرانجام با کنجکاویها و تلاشهای مستمر میرزاخانی حل این مسأله نتیجه داد. او موفق شد با پیدا کردن راه حلی کاربردی برای حساب کردن حجم فرمهای هندسی هذلولی، توجه همگان را در دنیای ریاضی به خود جلب کند. اینگونه شد که مریم میرزاخانی توانست به فیلدز بالاترین نشان علمی رشته ریاضی دست پیدا کند. استیون کرچسف همکار او در دانشگاه استنفورد دراین باره گفته است: چیزی که مریم را خاص میکند، روشی است که او قسمتهای جدا از هم را به یک دیگر وصل میکند.
مریم خود نیز در بخشی از سخنانش گفته بود: من راه حل خاصی ندارم… این کار مثل گم شدن در یک جنگل میماند، شما باید از همه دانش و شانسی که دارید استفاده کنید تا از این جنگل فرار کنید.
این موفقیتهای میرزاخانی سبب شد تا دانشمندان و شخصیتهای برجسته کشورهای مختلف او را تحسین کنند و از وی به عنوان نابغهای تمام عیار نام ببرند. حسن روحانی رئیس جمهوری کشور از جمله افرادی بود که با ارسال پیام تبریک برای میرزاخانی نوشت: کسب برترین جایزه ریاضیات در جهان را به شما تبریک می گویم. امروز ایرانیان میتوانند به خود ببالند که نخستین زن برنده جایزه فیلدز هموطن آنان است؛ آری باید که شایستگان بر صدر نشینند و قدر ببینند. همه ایرانیان در هر کجای جهان سرمایههای ملی این مرز و بوم هستند و من به نمایندگی از ملت ایران تلاشهای علمی شما را ارج می نهم. امیدوارم زندگی تان همواره سرشار از شادکامی و موفقیت باشد.
ریاضیات مادر همه علوم و زیربنای فناوری و توسعه نامیده میشود. از این رو وجود اتحادیه بینالمللی انجمنهای ریاضی جهان با پیشنهاد کمیته بانوان انجمن ریاضی ایران، سالروز تولد مریم میرزاخانی در ۲۲ اردیبهشت را روز زنان در ریاضیات نامگذاری کرد. نمایش زیبایی ریاضی به وسیله میرزاخانی از جمله دستاوردهای او بود که بارها به خاطر آن تقدیر شد. مریم خود در این ارتباط نوشته بود: زیبایی ریاضی تنها به پیروان بیمارتر او نشان داده میشود.
سرانجام مریم میرزاخانی نخستین زن ایرانی برنده جایزه فیلدز پس از تحمل سالها بیماری سرطان در ۲۳ تیر ۱۳۹۶ خورشیدی دار فانی را وداع گفت و جهان را در بهت فرو بود، به طوری که خبر درگذشت او به سرعت به تیتر نخست اخبار سراسر دنیا تبدیل شد. جیکو بسون نویسنده مشهور انگلیسی و برنده جایزه بوکر چندی پس از مرگ میرزاخانی در یادداشتی در گاردین نوشت: بهترین متنها اینگونه نوشته میشوند؛ ناخواسته، ناشناخته و تعجبآور. چنین چشمپوشی از اراده چیزی است که ما آن را خلاقیت میدانیم. پس هنرمندان و ریاضیدانان، در یک تاریکی کار میکنند. افسوس از مرگ میرزاخانی همانقدر که توسط ریاضیدانان حس میشود، توسط شاعران هم حس میشود.
پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت سالروز درگذشت مریم میرزاخانی به گفت وگو با محمد حسین ذبیحی استاد دانشکده علوم ریاضیات دانشگاه فردوسی مشهد پرداخت و ویژگیها و دستاوردهای علمی میرزاخانی را از زوایای مختلف بررسی کرد.
شناختن شخصیتهای علمی همچون مریم میرزاخانی تا چه اندازه ضرورت دارد؟
مریم میرزاخانی افقهای تازه ای را در مرزهای جهان گشود، به طوری که دریافت جوایز مختلف به ویژه جایزه فیلدز نشان میدهد که او از لحاظ شخصیت علمی در میان تمام کشورهای دنیا جایگاه ویژه ای دارد. بالاترین نشان افتخار در رشته ریاضی برای زنی همچون او از بالاترین افتخاراتی به شمار میرود که ضمن اینکه این اندیشمند را در کلام برترین دانشمندان جهان برجسته ساخته، جایگاه کشور را نیز ارتقا بخشیده است. میرزاخانی توانست با نفوذ بالای خویش در علم ریاضی ابعاد گوناگون فرمهای غیر مهندسی را محاسبه و معنایی جدید برای ریاضیات پیدا کند. این ابتکار عمل میرزاخانی بر سطوح اشکال پیچیده هندسی سبب شد تا بسیاری از پژوهشها به تعاریف دقیق شکلی خود برسند.
در نظر گرفتن مکانیزمهای خاص برای کشف استعدادها و حمایت آنها در رشتههای مختلف علمی بر عهده چه نهادهایی است و این مهم چه تأثیرات مثبتی در آینده کشور دارد؟
کشف استعدادها و حمایت از آنها در تمامی رشتهها و در همه نقاط کشور به منظور شکوفایی و رشد شخصیت علمی مقاطع سنی باید هدف اصلی قرار گیرد زیرا مقوله استعدادیابی یک کار فنی و علمی است که میتواند در آینده افرادی متخصص در زمینههای مختلف برای انجام دادن خدمات گوناگون به جامعه تحویل دهد. کودکان باید از همان دوران کودکی مورد ارزیابی قرار گیرند و با حمایتهای مالی و تحصیلی رشد یابند تا در آینده همانند میرزاخانی ها در ایران ظهور پیدا کنند. بنابراین باید این افراد در مقاطع تحصیلی شناسایی و حمایت شوند تا اینگونه از فرار مغزها جلوگیری شود. همچنین نهادهای متولی باید با به رسمیت شناختن استعدادها و کشف آنها فعالیتهای شفافتری را در این حوزه دنبال کنند.
با توجه به تحولات کتابهای درسی در چند سال اخیر، موفقیتهای مریم میرزاخانی در زندگی عملی او تا چه اندازه میتواند به عنوان الگو در کتابهای درسی استفاده شود؟
آموزش و پرورش میتواند در راستای فرهنگ سازی برای دانش آموزان در کتابهای درسی بخشی را به معرفی میرزاخانی به عنوان نابغه برتر جهان اختصاص دهد. کتابهای درسی نسبت به گذشته غنیتر و علمیتر شدهاند، از این رو لازم است تا مسؤولان در این امر با همکاری پژوهشکدهها نیازهای دانشآموزان را برآورده کنند. امروز دیده میشود که در بیشتر دانشگاههای آمریکا و دیگر کشورها درباره شخصیت علمی مریم میرزاخانی مطالبی بیان شده است و همچنین در مدارس و دانشگاهها نیز به صورت واحدهای درسی درباره این بانوی نابغه دروسی تدریس میشود که لازم است مسؤولان کشور نیز به این مهم اهتمام ورزند و اینگونه ضمن یادبود نام میرزاخانی از او برای فرزندان این مرز و بوم الگو بسازند.
راهکارهای مناسب برای پرورش استعدادها چیست؟
استعدادها نباید به صورت ناشناخته باقی بمانند یا هدر روند زیرا تمامی آنها به این مرز و بوم تعلق دارند و تمامی اقشار جامعه نسبت به حمایت آنان در تمامی سطوح علمی مسؤول هستند. گاهی دیده میشود که در دورترین نقاط کشور افرادی با این مشخصات وجود دارند که از امکانات کمی برخوردار هستند که لازم است با شناسایی، آنها را در فضای رشد و پرورش بهینه قرار بگیرند. توزیع مطالب، امکانات علمی و برگزاری جشنوارهها و مسابقات علمی میتواند در کشف این استعدادها مؤثر باشد تا تولیدات علمی کشور به طرف دستاوردهای جدید برود. از این رو لازم است تا دانشمندانی همچون مریم میرزاخانی به عنوان الگویی برجسته برای افراد مستعد شناسانده شود تا اینگونه مقدمات برای ایجاد تحرک علمی نخبگان فراهم آید.
منبع: ایرنا
یحیی تابش. استاد دانشگاه صنعتی شریف، استاد مدعو در دانشگاه استنفورد
1- اگر بخواهم صادقانه بگویم، زمانی که «مریم میرزاخانی» در المپیاد به موفقیت رسید، من حدس میزدم که وی آینده درخشانی خواهد داشت و منتظر پیشرفتهای سریع او بودم. خانم «مریم میرزاخانی» دانشجوی برجستهای بود که استعدادهایش در زمینه ریاضی از همان زمان دانشآموزی، آشکار بود. وی در دوره دانشآموزی دو مرتبه (زمانی که دانشآموز سال سوم و چهارم دبیرستان بود، یعنی سالهای ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴) بهعنوان عضو تیم المپیاد ریاضی کشور ما، در مسابقههای بینالمللی المپیاد شرکت کرد. او اولینبار سال ۱۹۹۴ در المپیاد جهانی ریاضی که در هنگکنگ برگزار شد، شرکت کرد که با ۴۱ امتیاز از ۴۲ امتیاز کل، مدال طلای جهان را گرفت. المپیاد جهانی ریاضی سال بعد (یعنی ۱۹۹۵) در کانادا برگزار شد که وی با کسب ۴۲ امتیاز از ۴۲، با رتبه اول، طلای جهان را به دست آورد، یعنی وی در این دوره حداکثر امتیاز ممکن را کسب کرد و نفر اول در سطح جهان شد. سپس وارد دوره کارشناسی ریاضی دانشگاه صنعتی شریف شد. «میرزاخانی» دوره کارشناسی را در عرض سهسال در دانشگاه صنعتیشریف به پایان رساند. البته وی در این مدت بسیار عمیق کار کرد و درسهای بسیار پیشرفتهای را که برای مقاطع بالاتر ارایه میشد، گذراند و به همین دلیل از یک زمینه و پایه ریاضی بسیار قوی برخوردار شد. نکته مهمی که در اینجا مایلم به آن اشاره کنم این است که خانم «میرزاخانی» از همان زمان دانشجوییشان، در دورههای المپیاد تدریس یا برای طراحی سوالهای المپیاد با ما همکاری میکرد. من از همانجا میدیدم که او چه ذهن خلاقی دارد و برای پردازش یک ایده و رسیدن به جواب نهایی، چقدر خلاقیت دارد. خانم «میرزاخانی» پس از فارغالتحصیلشدن از دانشگاه شریف، برای ادامه تحصیلات در مقطع تحصیلات تکمیلی به دانشگاه معتبر هاروارد در آمریکا رفت. وی در آنجا خیلی خوب درخشید، در هاروارد پس از گذشت چندماه به او پیشنهاد کردند لازم نیست درسی را بگذرانید و میتوانید تز دکترا را شروع کنید. البته با اینهمه وی درسهای پیشرفته را هم در آنجا گذراند و در نهایت تز دکترایش را شروع کرد.
2- موضوع تز وی بسیار پیچیده و پیشرفته بود که من اگر بخواهم ساده و خلاصه بگویم، موضوع تز وی را «هندسه» معرفی میکنم، البته هندسه به معنای پیشرفته و امروزی آن. استاد راهنمای وی هم یک ریاضیدان برجسته دانشگاه هاروارد به نام «کورتیس مکمولن» بود، («مکمولن» هم ریاضیدان بسیار برجستهای است که در سال 1998 مدال فیلدز را دریافت کرده است). زمینه تز دکترای خانم «میرزاخانی»، تغییرات روی سطوح ریمانی یعنی بررسی تغییر و تحولات رویههای ریمانی است. سطوح ریمانی، فضاهای موهومی و مختلط است که مسطح نیست و خمیدگیهایی دارد. این شاخه از ریاضیات، شاخهای مجرد است که در فضاهای معمولی و فضاهایی که برای ما شناخته شده است، جا نمیگیرد بلکه در ابعاد بالاتر مطرح میشود. خانم «میرزاخانی» در تز دکترای خود، مقداری درباره دینامیک سطوح ریمانی پژوهش کرد که کارهای معتبر و اساسیای محسوب میشود.
3- مبحث رویههای ریمانی، مبحث بسیار مهمی در ریاضیات است زیرا در بسیاری از شاخههای مهم دیگر ریاضیات مانند هندسه جبری، توپولوژی جبری، هندسه دیفرانسیل، آنالیز مختلط و نظریه اعداد کاربرد دارد. در واقع این شاخه از ریاضیات، مبنا و پایهای برای زمینههای مختلف ریاضیات پیشرفته محسوب میشود. البته کاربردهای این زمینه از ریاضیات، منحصر به خود ریاضیات نیست و کاربردهای بسیار وسیعی پیدا کرده است، هماکنون این شاخه از ریاضیات در دیگر شاخههای علوم محض مانند فیزیک نیز کاربردهای وسیعی پیدا کرده است که امروزه از آنها بسیار استفاده میکنند که نشاندهنده تاثیر بسیار زیاد اینگونه پژوهشها و اهمیت و ارزشمندی آنهاست. هرچند زمینه اصلی کارها و پژوهشهای خانم «میرزاخانی» در حوزه ریاضیات محض است، اما در تاریخ ریاضیات بارها دیدهایم که مباحث مجرد با گذشت زمان، کاربردهای بسیاری پیدا کردند و علوم پایه مانند فیزیک، مهندسی یا دیگر دانشهای کاربردی از نتایج آن پژوهشهای محض بسیار استفاده کردهاند. البته نتیجه پژوهشهای او هماکنون نیز در فیزیک کاربردهایی دارد، اما مهمتر از آن اینکه این پژوهشها، وسیله بسیار مهمی برای توسعه خود ریاضیات است زیرا پژوهشهای وی درباره تحول سطوح ریمانی کار بسیار عمیقی است که به روشنترشدن زمینههای کار، هم در خود ریاضیات و هم در دیگر حوزههای علوم و مهندسی کمک میکند. خانم «مریم میرزاخانی» علاوه بر تز دکترا، فعالیتهای پژوهشی پیشرفته دیگری هم داشته و مسالههای پیچیده و دشوار دیگری را نیز حل کرده است که بسیار تاثیرگذار هستند ولی متاسفانه نمیتوان آنها را به زبان ساده بیان کرد.
4- به هر تقدیر نمیتوان منکر شد که خانم «میرزاخانی» و امثال ایشان، استعدادهای بسیار برجستهای هستند و بدون این استعدادها قطعا به چنین جایگاهی نمیرسیدند. اما نکته حایز اهمیتی که مایلم در اینجا به آن اشاره کنم این است که آن استعدادها در نهاد خودشان نهفته بود و کسی از وجود آنها باخبر نبود ولی محیط باید شرایطی را فراهم کند که استعدادهای ذاتی هر فردی شکوفا شود. به نظر من المپیادهای ریاضی، مسیری بود که توانست استعدادهای این افراد را شکوفا کند. شاید این المپیاد بود که باعث شد این افراد استعدادهای خودشان را بشناسند و ترغیب شوند که در رشته ریاضی تحصیل کنند. علاوه بر این، من با جرات میگویم نظام آموزشیای که در دانشگاه صنعتی شریف در جریان است، باعث شده جوانان و دانشجویان ما به چنین رشد خوبی برسند. ما در برنامههای آموزشیمان انعطافپذیریهای بسیاری پدید آوردهایم و متناسب با سطح آمادگی و استعدادهای دانشجویان، در برنامه آموزشی این دانشگاه تغییراتی دادهایم. با توجه به همین انعطافپذیریها بود که دانشجویان ما توانستند اینقدر رشد کنند، به بیان دیگر، برنامه آموزشی ما متناسب با سطح تحصیلی دانشجویان، متغیر است. به عنوان مثال، ما برای دانشجویان مستعدمان، درسهای پیشرفتهتر از درسهای عادیمان ارایه میدهیم و درسهای مقاطع بالاتر را جانشین درسهای عادی میکنیم، مثلا خانم «میرزاخانی» سهسال در دانشگاه شریف در مقطع لیسانس تحصیل کرد، اما درسهای دوره دکترا را هم گذراند. ما با برنامه انعطافپذیرمان، فرصتهای شکوفایی استعدادها را برای دانشجویان فراهم میآوریم. محیطی که ما فراهم کردیم، به اینها مجال داد که استعدادهایشان شکوفا شود. شاید به همین دلیل بود چندماه پس از آنکه خانم «میرزاخانی» به هاروارد رفت، به او گفتند تو آمادگیاش را داری که تز دکترا را شروع کنی. البته باز هم تاکید میکنم خمیرمایه اصلی را خود دانشجویان ما دارند و ما هم سعی میکنیم با فراهمکردن محیط مناسب، زمینه را برای پرورش این استعدادها مساعد کنیم. بدونتردید برنامههای آموزشی ما چه قبل از دانشگاه و چه در دوره کارشناسی، نیازمند انعطاف و تنوع است تا به شکوفایی استعدادها کمک کند.
منبع
توضیح کارهای مریم میرزاخانی در ریاضی سخت است
عبادالله محمودیان، استاد مریم میرزاخانی در دانشگاه شریف:
خودش میگفت توضیح کارهایش در ریاضی سخت است در تابستان ۲۰۱۴ همدیگر را دیدیم، سرطان داشت… عبادالله محمودیان، استاد مریم میرزاخانی در دوره لیسانسش و در دانشگاه شریف بود. او که حالا ٧٤ساله است، با صدایی اندوهگین از شاگرد نابغهاش میگوید. او در گفتوگو با «شهروند» میگوید، خیلیها در دنیا هم اعتقاد داشتند که زنان نمیتوانند نقش مهمی در ریاضیات داشته باشند و این فقط مختص به ایران نبود که میرزاخانی این وضع را تغییر داد: «از طرف دیگر، همین الگوشدن یک زن در زمینه علم و ریاضیدان برای دانشآموزان ایرانی و حتی دنیا بسیار مناسب است.» آقای دکتر، به نظرتان بهطور عمومی و خلاصه، خانم میرزاخانی چه کاری در زمینه ریاضی انجام دادند؟ کارهایی که ایشان کرده، در سه شاخه ریاضی کاربرد دارد ولی با خودش هم که گفتوگو کردند و از او خواستند کارهایش را توضیح دهد، در پاسخ گفت که کارهای من را به سختی میتوان به زبان عمومی توضیح داد. شما در دانشگاه شریف، استاد خانم میرزاخانی بودید، بعد از دوران دانشجویی، با او همچنان ارتباط داشتید؟ بله. ایشان مرتب به ایران میآمدند و هم در دانشگاه شریف و هم در آیپیام (پژوهشگاه دانشهای بنیادی) حضور پیدا میکردند و ورکشاپ برگزار میکردند تا این اواخر که بیماریاش شدیدتر شد. آخرینبار کی همدیگر را دیدید؟
حدود دو، سهسال پیش آخرینبار ایشان را دیدم و آخرین ایمیل هم مربوط به دوماه پیش بود. دیگر تحقیقاتشان در حوزه کاری من نبود و به همین دلیل ارتباطاتمان در زمینه کنفرانسهای مختلف و موارد اینچنین بود. این موضوع را هم برای اولینبار میگویم که یکبار زنجان رفته بودم و در یک دبیرستان دخترانه سخنرانی داشتم؛ حدود اردیبهشت ۹۴. بعد از سخنرانی سه دختر دانشآموز تابلوی زیبایی را که از مریم کشیده بودند، به من نشان دادند و از من خواستند که این تابلو را به او برسانم. در این چند سال که تابلو را گرفته بود، دو، سهبار دانشگاه استفورد رفتم ولی تابلو اینقدر بزرگ بود که نمیتوانستم آن را با خود ببرم. این دفعه آخر با یک چمدان بزرگتر تابلو را با خود بردم. البته حال جسمیاش خوب نبود و من نتوانستم تابلو را به او نشان بدهم. به یکی از همکاران ایرانیاش تحویل دادم که قرار شد پس از بهبودی این تابلو را به او نشان دهد. در این دیدار آخر، خانم میرزاخانی نتوانست تابلو را ببیند ولی از او خواستم که هر وقتی توانست با این تابلو عکس بگیرد که دانشآموزان ببینند ولی این عکس هیچوقت نرسید. این ایمیل آخری درباره همین تابلو بود؟ بله. جواب داده بود و خیلی تشکر کرد. بسیار متواضع بود. این اواخر چندینبار و برای کنفرانسهای متفاوتی از او دعوت کردیم که به ایران بیاید ولی متاسفانه شرایطش خوب نبود ولی همیشه امیدوار بود که حالش بهتر شود و بتواند دوباره به ایران بیاید. البته از نظر من این تابلو خیلی مهم بود، چون میرزاخانی تبدیل به یک الگو در ذهن دانشآموزان ایرانی شده بود. سال ۲۰۱۴، خانم میرزاخانی سرطان داشتند؟ کلا شرایط جسمیشان چطور بود؟ تابستان ۲۰۱۴ بود که ما همدیگر را دیدیم. سرطان داشت و گفته بود که کنترل کرده است. مثل اینکه پستانهایش را برداشته بودند، ولی هر روز سر کار میرفتند و شرایط جسمی و روحی خوبی داشتند. من میدانم که مریم هم درحال کنترل بود و در ایمیلها به من میگفت که دایم درحال آزمایش و شیمیدرمانی است. دانشجوی ایرانی هم داشتند خانم میرزاخانی؟ بله. با یک استاد ایرانی به اسم محمدی که در تگزاس است و همسنو سال خودش، کارهای زیادی انجام داده است و با هم کار میکردند. افراد ایرانی زیادی با او کار میکردند. یکبار به او گفتم که افراد زیادی در ایران هستند که میتوانند پیش او پرورش یابند و میگفت، من خوشحال میشوم که اگر کسی هست، اینجا بیاید و چند ماهی میهمان باشد که با هم کار کنیم. در مورد خانم میرزاخانی در این روزها زیاد سخن گفته شده و میشود. به نظر شما مهمترین کاری که انجام داد، چه بود و چه تأثیری از خود به جای گذاشته است؟ ایشان جایزه فیلدز را بردند که بسیار بالاتر از نوبل است و هر چهارسال یکبار به یک دانشمند زیر ٤٠سال ریاضیات اهدا میشود. او تنها زنی است که این جایزه را برده و این روی تمام دنیا تأثیرگذار است. کلا ۲۰ کشور وجود دارد که شهروندی از آنها چنین جایزهای را برده و این جایزه برای ما بسیار مهم است. خود میرزاخانی در مصاحبهای گفتند که وقتی در سنین کم عکسهای المپیادیها را میدیدم، سوال میپرسیدم که چرا در تیم المپیاد ما زنی وجود ندارد؛ خیلیها در دنیا هم اعتقاد داشتند که زنان نمیتوانند نقش مهمی در ریاضیات داشته باشند و این فقط مختص به ایران نبود که میرزاخانی این وضع را تغییر داد. از طرف دیگر، همین الگوشدن یک زن در زمینه علم و ریاضی برای دانشآموزان ایرانی و حتی دنیا بسیار مهم است. الان وضع علم ریاضیات در ایران چگونه است و آیا میتوان منتظر افرادی با تأثیرگذاری و توانایی خانم میرزاخانی در سالهای آینده بود؟ مریم میرزاخانی تنها نخبه ریاضیدان ایرانی نیست؛ هرچند که ارزش کارش بر هیچکس پوشیده نیست. هنوز در ایران افراد بسیار بااستعداد و توانمندی داریم که البته همه جایزه نمیگیرند. اسم نمیبرم ولی هم در دانشکده ریاضی شریف افرادی وجود دارند و هم نخبگان جوانی که در این سالها به خارج از کشور رفتهاند و بعضی از آنها به کشور برگشتند.
منبع
رستگاری در اقلیم اعداد
سیاوش شهشهانی. چهره ماندگار ریاضیات کشور
نکته اساسی این است: ما باید بپذیریم که عقبافتادهایم، که بسیاری راه و روشهایمان نامناسب است و نیاز به تغییر داریم.
(دنگ شائوپینگ، ١٩٧٨)
میشد انتظار داشت که پس از فرونشستن هیجان آمیخته به شادی و غرور به مناسبت موفقیت «مریم میرزاخانی» در کسب مدال فیلدز، فرصت مغتنمی برای بحث و تحلیل درباره جایگاه علم ریاضی در کشور پدید آید. برخی اساسا منکر ارتباط این رویداد با اوضاع علمی کشور شدند، چراکه «مریم میرزاخانی» استاد یک دانشگاه خارجی است و تحقیقاتی را که منجر به دریافت این جایزه شده است، در خارج از ایران به ثمر رسانده است. این موضعی قابل گفتوگوست که بعدا به آن خواهیم پرداخت. در مقابل، بعضی دیگر هم بلافاصله درصدد چهرهسازی برآمدند و با پیشنهاد اعطای عضویت افتخاری در این و آن نهاد، دکترای افتخاری و نامگذاری مدال و… به نام او، عملا در راه لوثکردن این موقعیت قدم گذاشتند. برای ما که عادت داریم هر دانشمند، شاعر و فیلسوفی را که در این نواحی- از ماوراءالنهر تا شمالآفریقا- نفس کشیده، ایرانی قلمداد کنیم، حتی اگر پایش هرگز به سرزمینی که امروز ایران میخوانیم، باز نشده باشد، انکار ارتباط «میرزاخانی» با ایران خیلی غریب است. البته نیت آنی انکار، ممکن است فقط هشداری باشد که بیجهت این افتخار را شاخص پیشرفت علمی کشور تلقی نکنیم؛ هشداری که نوشته حاضر هم از منظرهای گوناگون مطرح خواهد کرد. از سویی دیگر، بیانصافی است که شکلگرفتن جوهر علمی «میرزاخانی» در ایران را نادیده بگیریم. فراموش نکنیم که حدود ٢٠سال پیش، همین «مریم میرزاخانی» که آن زمان دانشآموز دبیرستان فرزانگان در کشور بود، خبرساز شد؛ چون برای بار دوم در المپیاد جهانی ریاضیات مدال طلا میآورد و این بار با نمره کامل.
در بیش از یکربع قرنی که از شرکت نخستین دانشآموزان کشورمان در المپیادها میگذرد، این ارتباط جهانی و موفقیت جوانان ما موجب اقبال بیش از قبل به علوم پایه و بالاخص به ریاضیات شده است. هرچند پیش از آن هم هر سال، تعداد انگشتشماری استعدادهای برجسته در دانشگاه به رشته ریاضی وارد میشدند؛ ولی حرکت المپیاد، رشتههای علوم پایه را به شکل جدی برای تحصیل دانشگاهی مطرح کرده است. رفتهرفته، تعداد قابلملاحظهای از شرکتکنندگان در المپیاد جهانی و به دنبال آن تعداد بیشتری دانشجوی علاقهمند و بااستعداد به تحصیل در رشته ریاضی روی آوردند که «مریم میرزاخانی» و دهها جوان دیگر- که ممکن است برای عموم ناشناخته باشند- از این گروهند. تجمع بیشتر این دانشجویان در یک دانشگاه، تعامل سازنده آنها با همدیگر به دور از رقابتهای نمره و معدل و استقبال دانشگاه و ترغیب آنان به شرکت در درسها و سمینارهای پیشرفتهتر از آنچه در سطح کارشناسی مرسوم است، بهتدریج جریانی را پدید آورده است که محصولات آن در بالاترین سطح علم ریاضی در جهان نمود پیدا کرده است. اهمیت این امر وقتی معلوم میشود که توجه کنیم ریاضیات، به عنوان دانش جدید، هنوز در ایران نوپاست.
از ٢٠٠سال پیش که عقببودن کشور از قافله صنعت اروپا در شکستهای پیاپی نظامی و تندادن به تفوق خارجیان معلوم شد، ما که خود را مرکز همه علم و معرفت میپنداشتیم، برتری اروپاییان را فقط در پارهای جهشهای فنی و سختافزاری، مستقل از پیشرفتهای علمی پایهای و اوضاع اجتماعی، تلقی کردیم. البته هنوز هم بساط تمایل به یافتن راههای میانبر، برچیده نشده است و شعار و فریاد کاربردیکردن علم و تحقیق در کشور، ادامه همان مسیر است. وقتی مردم بیرون صحنه، این فریادها را میشنوند، لابد تصور میکنند که در کشور تحقیقات علمی محض، با هزینههای هنگفت صورت میگیرد که به کار پیشبرد صنعت، توسعه، درآمد ملی و آبادانی کشور نمیآید. واقعیت امر این است که از بدو تاسیس آموزشهای نوین در کشور و فرستادن دانشجو به خارج، همواره سیاست ملی بر ترویج رشتههای کاربردی بوده و اگر این کوشش، دستاورد کافی نداشته است، به این سبب نیست که تحقیقات محض، مورد لطف ویژهای بوده یا سهم بزرگی از امکانات را به سوی خود جلب کرده است.
حال با این توضیح که تحصیل دانشگاهی در رشته ریاضی تا پایان دوره کارشناسی در کشور به سطح آبرومندی رسیده و در بعضی دانشگاهها حتی رقابتپذیر با دانشگاههای طراز اول دنیاست، پس از آن چه؟ همانطور که درباره موفقیت در المپیادها هشدار دادند و دادیم، درخشش دانشآموزی و دانشجویی را نمیتوان شاخص پیشرفت علم در کشور دانست؛ بلکه این فقط نشانهای است از وجود خمیرمایه مناسب انسانی که هنوز راهی طولانی برای شکلگرفتن در پیشروی دارد. درنهایت شاخص جایگاه علمی کشور در هر رشته، میزان تولید کار تحقیقاتی باکیفیت، در مقیاس جهانی آن رشته است. حدود ٣٠سال پیش، دورههای دکترای ریاضیات در کشور تاسیس شد که یکی از مهمترین اهداف آن، نهادینهکردن پژوهش ریاضی بود. با هر شاخصی، میزان تحقیقات ریاضی در کشور قبل از آن را باید بسیار ناچیز و پراکنده ارزیابی کرد. اکنون پس از گذشت ٣٠سال، تصویر ما از وضع موجود و چشمانداز آینده نزدیک چیست؟ بیشک در این ٣٠ سال، پیشرفتهایی حاصل شده است. نظر نگارنده این است که در میان تعداد نهچنداناندک دانشآموخته این دوره، تعداد محدودی فارغالتحصیل در سطح شایسته بینالمللی ظاهر شده و تعداد معدودی اثر تحقیقاتی خوب هم در کشور پدید آمده است. اگر میشد انتظار داشت ٣٠سال بعد هم با همین آهنگ، پیشرفت داشته باشیم، جای خوشبینی بود که در پایان به یک کشور درجه دو در ریاضیات ارتقا یابیم؛ ولی متاسفانه نشانههای موجود، چنین آیندهای را نوید نمیدهد. البته همیشه میتوان برای دلخوشی مقامات و مردم ابراز امیدواری و خوشبینی کرد، ولی وقتی شواهد عینی و حاضر، برخلاف این روند دلالت دارند اینگونه پیشبینی، غیرمسوولانه است. بدبینی ما به معنای یأس نیست، بلکه معتقدیم با تداوم شرایط موجود، میتوان نسبت به آینده کوتاهمدت و میانمدت خوشبین بود. باید شرایط نامطلوب را شناسایی و تحلیل کرد و در مقام مبارزه با آنها برآمد. به عقیده نگارنده، عوامل بازدارنده را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: یک دسته برنامهریزیهای ریز مدیریتی مرکزی مبتنی بر کمیتگرایی و دسته دیگر، تمایلات انزواگرایی و بیگانههراسی که به طرز مخربی با شعار پوپولیستی «فرار مغزها» آمیخته شده است.
آییننامهها و برنامهریزیهای متمرکز وزارت علوم که در همه دانشگاهها و رشتهها به یک چشم دیده میشوند، از میراثهای گذشته است که سالهاست تاریخمصرف آن گذشته و مانع بزرگی در مقابل نوآوری و شکوفاسازی ظرفیتهای متنوع دانشگاهی، رشتهها، دانشجویان و استادان است. این مشکل با پررنگشدن رکن پژوهش دانشگاهی که ماهیتا در رشتههای مختلف، وجوه و سنتهای متفاوت دارد، به محرک بزرگ فساد و تقلب در کار تحقیقاتی تبدیل شده است؛ زیرا ارتقای سمت در دانشگاه، طبق آییننامههای متمرکز وابسته به امتیازهای پژوهشی مطابق با مدل رشتههای مهندسی و بعضی علوم تجربی است و سنخیتی با سنتها و عملکرد دیگر رشتهها ندارد. این موضوع نیاز به بحث مفصل جداگانه دارد و در اینجا من به ذکر موردی که اثر مخرب آن در رشته ریاضی بسیار مشهود است، اکتفا میکنم.
پدیده سرقت علمی و تقلب در مقالات پژوهشی به همان اندازه در رسانههای ما گزارش میشود که ادعای دستاوردهای بزرگ علمی. تقریبا هفتهای نیست که کشف یک مورد رسوایی تازه مطرح نشود. کافی است در خیابان انقلاب- روبهروی دانشگاه تهران- گشتی بزنیم تا آگاه شویم بساط سوداگران مقاله «آیاسآی» و رساله فوقلیسانس و دکترا همانقدر رونق دارد که بساط فروشندگان سیدی و کتاب ممنوعه. در شماره آنلاین مورخ ١١ دسامبر ٢٠١٤ مجله ساینس، گزارشی هست در مورد مقالات جعلی که به سایت معروف arXiv ارسال میشوند. در این وبگاه بسیاری مقالات فیزیک، ریاضی و علوم کامپیوتر، قبل از ارسال برای چاپ، در معرض دید علاقهمندان قرار میگیرد. طبق این گزارش حدود ١٥درصد از مقالاتی که با نشانی ایران به این وبگاه فرستاده میشوند، حاوی سرقت علمی قابلملاحظهاند. این در حالی است که به ظن قوی، بیشتر مقالات جعلی اصلا به این وبگاه ارسال نمیشوند؛ زیرا طبیعی است که پدیدآورندگان اینگونه محصولات از قراردادن آن در معرض عموم احتراز میکنند. به علاوه ثبت مقاله در این سایت، طبق آییننامههای جاری، امتیاز پژوهشی چندانی برای ارتقای مقام یا رسمیشدن در دانشگاه- که از عمدهترین انگیزههای تقلب هستند- ندارد. به عقیده نگارنده این فقط جزء کوچکی از طیف گسترده نادرستی است که دامنگیر آموزش عالی شده است.تازه اینگونه تقلب، کار افراد تازهکار و ناشی است و به نسبت هم تبعات فسادآور آن زیاد نیست؛ زیرا زود شناسایی میشود. افراد کارکشتهتر، فن سرقت علمی و غصب آثار پژوهشی را به چنان قلههای رفیعی از تکامل و ظرافت رساندهاند که فقط اهل فن با شناخت نزدیک، آن را تشخیص میدهند و محکومکردن آن در دادگاه هم کار سادهای نیست. بخشی از این موارد در مقالههای مشترک، بهخصوص میان یک فرد ارشد و همکار جوانتر دیده میشود که در آن، معیشت و آینده حرفهای فرد جوان در گرو افزودن نام استاد به عنوان نویسنده مقاله است. چهبسیار مواردی که این استاد قادر نیست حتی پنجدقیقه درباره محتوای مقاله صحبت کند،اسم این را هم میگذارندمدیریت علمی. اینگونه مقاله مشترک، در علم ریاضی در کشورهای پیشرفته بسیار نامعمول است. معمولا یک استاد شناختهشده حاضر نمیشود نام خود را به عنوان مولف اثر یک محقق تازهکار مطرح کند؛ زیرا کار ریاضی مانند کار ادبی و هنری مسیری تکاملی طی میکند و رساله دکترا، ابتداییترین کار تحقیقاتی محسوب میشود، مگر در موارد استثنایی. در کشور ما برعکس، ارتقای مرتبه اعضای هیاتعلمی تا حد زیادی وابسته به امتیازگرفتن از همین آثار ابتدایی شده است. اینکه معیار کار پژوهشی در مملکت به شمارش تعداد مقالات با برچسب «آیاسآی» خلاصه شده است و محتوای نوشتهها و عمق و کیفیت، اصلا جایگاهی ندارد، اثر ویرانگری بر یک دانش نوپا، مثل ریاضیات در کشور دارد. سالها زحمت کشیده شده است که جوانهایی با استاندارد سواد و درک پژوهش ریاضی در سطح بینالمللی، به عضویت هیاتعلمی دانشگاههای ما درآیند. اکثر این افراد با الزامات تولید کمی مقاله مشکل دارند، درحالیکه همکاران کمسواد و فاقد استاندارد آنها، از هر طرف جایزه و پژوهانه میگیرند و بهعنوان پژوهشگر نمونه انتخاب میشوند. وقتی خواست مقررات هیچگونه تناسبی با بضاعت و امکانات موجود ندارد، دو ره بیشتر وجود ندارد؛ یکی دورویی و تقلب و دیگری ترک یا تعویض میدان یا خانهنشینی. متاسفانه در حال حاضر شاهد هر دو پدیده در جامعه علمی کشور هستیم.
نکته دیگری که در پس ذهن بسیاری است، سوالهایی از این قبیل است: چرا «میرزاخانی» و دهها دانشمند دیگر ایرانی در خارج هستند؟ چه کاری باید کرد که تعداد بیشتری دانشمند ایرانیتبار در ایران بمانند؟ آیا بهتر نیست به نوعی دانشجویان را از ادامه تحصیل در خارج بازداریم؛ زیرا تجربه نشان داده است که بسیاری از آنها به کشور مراجعت نمیکنند؟
اینگونه سوالها، سالها بلکه دهههاست که نهتنها در ایران، بلکه در سراسر جهان از چین و هند گرفته تا آمریکای لاتین و حتی اروپا مطرح است. اگر واقعبینانه به موضوع نگاه کنیم موضوع آنقدر درهمپیچیده نیست و هر وقت همت واقعی برای تعدیل آن صورت گرفته، نتیجه داده است؛ ولی باید فارغ از انگیزههای جانبی و شعارهای فرصتطلبانه، به موضوع بپردازیم. برای من جای شگفتی بوده است که چطور برخی افرادی که علیه فرار مغزها شعار میدهند، نهتنها خود تحصیلکرده خارجند؛ بلکه هنوز هم یک پا در خارج دارند، سالی چندبار به خارج سفر میکنند و دانشآموختگان داخلی خودشان را به فقدان بینش جامع علمی و در سطح بینالملل متهم میکنند. شاید بهتر باشد چند مورد واقعه حادثشده را بازگو کنم. در تابستان امسال، همراه با «مریم میرزاخانی»، سه ریاضیدان جوان دیگر هم مدال فیلدز گرفتند. نهتنها «میرزاخانی»، بلکه هیچیک از سه فرد دیگر نیز در کشور زادگاه خود، مشغول به کار نیست: یکی برزیلی است که در فرانسه کار میکند با تابعیت فرانسه، فرد دیگر هندیتبار است که در کانادا به دنیا آمده، ولی اکنون در دانشگاه پرینستون آمریکاست و چهارمی هم اتریشی است که در انگلستان کار میکند. مسافرت و مهاجرت نخبگان علمی از عهد باستان قاعده بوده است، نه استثنا. کار علمی در انزوا صورت نمیگیرد، بلکه در برخورد افکار با همتایان شکل میگیرد. بااینحال، همه دانشمندان جوان ما همیشه به حضور دایم در مهمترین کانونهای علمی نیاز ندارند و بسیاری که حضورشان در کشور میتواند منشأ حرکت علمی جدی شود، حاضرند درصورتیکه وجود و حضورشان تحمل شود، به کشور بازگردند. چند نمونه اخیر را از جامعه ریاضی و دانشگاه خودم مثال میزنم، مثال در دیگر رشتهها نیز قطعا موجود است. ریاضیدان جوانی که در دوره کارشناسی با اختلاف، برترین دانشجوی رشته ریاضی بود و با رتبه کنکور یکرقمی وارد دانشگاه شده بود، چند سال پیش به کشور بازگشت؛ ولی پس از یکسالونیم که پروژه استخدامیاش دستبهدست میشد و حقوق استادیار پایه یک دریافت میکرد، تصمیم گرفت برگردد. این در حالی بود که همدورهایهای او که در ایران مانده بودند، مدتها بود به رتبه استادی کامل رسیده بودند. آخرش هم گفتند که آمده بود زن بگیرد و برود. اخیرا یک جوان بااستعداد دیگر که دوره پسادکترای خود را در یکی از بهترین دانشگاههای آمریکا گذرانده است، جویای استخدام شد، ولی درخواست او را با این بهانه رد کردند که تحقیق و مقالهنوشتن در رشته تخصصی او بسیار دشوار است؛ بنابراین ممکن است این جوان با مقررات جاری برای ارتقا و رسمیشدن، دچار مشکل و دلسردی شود. (یعنی ما کسانی را میخواهیم که در تخصصهای ساده، تولید انبوه کنند!) فرد باسوادی داشتیم از بهترین مدرسان که ترجیح داد خانهنشین شود و اخطار کمبود مقاله نگیرد. باز فرد دیگری، باسوادترین در کار خود و محبوب و مورد مراجعه قویترین دانشجویان که حاضر بود حتی با یک شغل اداری در کتابخانه به کارش ادامه دهد ولی کسی برای مقالهنوشتن مزاحمش نشود. او هم استعفا داد و رفت. «مریم میرزاخانی» چند سال پیش، از سه دانشگاه هاروارد، شیکاگو و استنفورد پیشنهاد استادی دریافت کرد، ولی بد نیست بدانید اگر او در ایران بود، هنوز هم نمیتوانست طبق مقررات، به رتبه استادی ارتقا یابد چون یکی از این شرایط، فارغالتحصیلکردن دو دانشجوی دکترا است. آنهایی که نسبت به آینده نزدیک خوشبین هستند، حتما انتظار دارند به زودی افرادی آنقدر بزرگ، زمام امور در آموزش عالی را برعهده بگیرند که نیازی به بزرگترکردن وزارتخانه و دامنه اختیارات آن نداشته باشند.
در سالهای اخیر، تعدادی از دانشجویان زبده از فرط وطندوستی و سایر نیتهای خالص و ستودنی، باوجود امکان ادامه تحصیل در بهترین دانشگاههای خارج از کشور، در ایران مانده و کار دکترای خود را در کشور دنبال کردهاند. تعداد معدودی رساله دکترای خیلی خوب هم در رشته ریاضی به ثمر رسیده است، ولی محدودیت بضاعت ما هم شاید بیش از گذشته در خلال این تجربه مشاهده شده است. با وضعیت موجود، انزواگرایی و درونزایی، مهلکترین ضربهای است که جریان روبهرشد ریاضیات در کشور با آن مواجه است. باز هم مقررات و آییننامهها، تشدیدکننده انحراف از مسیر طبیعی رشد هستند. درحالحاضر، داشتن دانشجوی دوره دکترا، جذابیت فراوانی برای استادان دارد: هم از نظر مالی، هم وسیله نیروی کار ارزانقیمت برای تولید مقاله و هم کمک به ارتقای مقام و پایه. ارقام نجومی پذیرش دانشجوی دوره دکترای ریاضی در بعضی دانشگاههای ما در مقایسه با دانشگاههای برتر خارج از کشور، جای پنهانکردن دارد.
نگارنده رقم پذیرش دانشجوی دوره دکترای ریاضی در پنج دانشگاه کشور که بیشترین تعداد را در سه سال گذشته پذیرفتهاند، با رقم متناظر هفت دانشگاه برتر کشور آمریکا (طبق ردهبندی استاندارد مجله Us News) مقایسه کرده است. اگر دانشگاه برکلی را که بخش ریاضی بسیار بزرگی دارد، کنار بگذاریم شش دانشگاه دیگر، پذیرش سالانه بهطور متوسط ١١ دانشجو داشتند ولی ظرفیت هریک از پنج دانشگاه مورداشاره کشور، حداقل دوبرابر این تعداد بود. وقتی کیفیت دانشجویان پذیرفتهشده را مقایسه کنیم (پنج دانشگاه انتخابشده در داخل هیچیک شهرتی در تجمع دانشجویان خیلی برجسته ندارند)، تصویر نگرانکنندهای از آینده ریاضیات در کشور حاصل میشود. مسلما فارغالتحصیلان این دانشگاهها، کرسیهای هیاتعلمی کشور را اشغال خواهند کرد و بعید است در آینده راه برای جذب دانشمندان ریاضی طراز اول هموارتر از امروز شود.
دوست دارم برای روشنشدن اذهان افرادی که بیرون صحنه هستند، این نوشته را با ذکر خاطرهای از پیامدهای انزوای علمی پایان دهم. حدود ١٠، ١٥ سال پیش که مسوولیت انتشار مجله نشر ریاضی را داشتم، میزگردی تشکیل دادیم از فارغالتحصیلان دورههای دکترای ریاضی داخل کشور که به زبان خود تجربهشان را بازگو کنند و ارزیابیای نسبی با اینکه «اگر به خارج رفته بودم»، به عمل آورند. به استثنای یک فرد که در عین شاخصبودن، محتاطانه صحبت میکرد و دست به مقایسه نزد، اکثر شرکتکنندگان از گذراندن دوره در ایران کاملا راضی به نظر میآمدند. اصطلاحی که بیش از هرچیز دیگر شنیدیم، «خودباوری» بود. شرکتکنندگان عمدتا بر این عقیده بودند که با اتکا به خودباوری، از سدی که به نظر غیرقابل عبور میآمد، گذشتهایم؛ ولی وقتی صحبتهای کاملتر یکی از شرکتکنندگان- که از قضا از یک دانشگاه شهرستانی است که تعداد زیادی فارغالتحصیل دوره دکترا ریاضی داشته است- را شنیدم برای اولینبار خطر بالقوهای را که گسترش و رواج این دوره برای آینده ریاضی کشور دربر داشت، از نزدیک احساس کردم. او میگفت اعضای هیاتعلمی بخش ریاضی دانشگاه او همه از زبدگان جهانیاند که دایما از دانشگاههای طراز اول جهان دعوت به عضویت و همکاری دارند، ولی عشق به آن شهرستان و کشور، آنها را در این دانشگاه نگاه داشته است. او داستانهایی بازگو کرد از اینکه چگونه داوران مجلات خارجی، درصدد دزدیدن مطالب رساله او و تحقیقات استادش بودهاند و چگونه آنها با زیرکی از این دام فرار کرده و با چاپ تحقیقاتشان در مجلات داخل کشور، توطئه را خنثی کردهاند. با مقداری سوال و جواب به این نتیجه رسیدیم که این جوان، مطالبش را از روی سادگی و بیاطلاعی بیان میکند و به هیچروی، قصد فریفتن ما را ندارد. بههرحال، محل تحصیل او برای همه شناختهشده بود؛ ولی خود او تصویر مستقلی از جایگاه واقعی علمی خود، استاد و دانشگاهش نداشت. نمیدانستیم این را خودباوری بنامیم یا خودفریفتن. ممکن است از جهانیشدن، انتقادهای بسیاری به عمل آید و چهبسا انتقادها در برخی مسایل اقتصادی و اجتماعی هم بیمورد نباشد؛ ولی در مسایل علمی، بهخصوص در دامنه ریاضیات، جز جهانیشدن، هیچ راهی برای رستگارشدن وجود ندارد؛ چون این علم، جهانیترین، مجردترین و عامترینِ دانشهاست.
منبع
گزارش “ساینتفیک امریکن” درباره «پروفسور مریم میرزاخانی»؛
عمیق، بلندپرواز، بیباک و فروتن
پروفسور برجسته دانشگاه “استنفورد” که در رابطه با اشکال بدون محدودیت در دنیای واقعی کار میکرد، در ۴۰ سالگی بر اثر ابتلا به سرطان درگذشت. به گزارش ساینتفیک امریکن، مریم میرزاخانی اولین زن و اولین ایرانی که توانست مدال «فیلدز» را که معادل نوبل ریاضیات در نظر گرفته میشود، به دست بیاورد، در اثر ابتلا به سرطان سینه در ۴۰ سالگی درگذشت. وی از سال ۲۰۰۸ به عنوان استاد دانشگاه “استنفورد” آمریکا به تدریس مشغول بود. به نوشته این سایت که به «نیچر آمریکا» نیز شهره است، فقدان مریم میرزاخانی موجب تاثر بسیاری از زنان ریاضیدان در سراسر دنیا شده است. “اینگرید دبوشیس”، استاد ریاضیات دانشگاه “دوک” میگوید: صندوق رایانامه من پر از پیامهای دیگر زنان ریاضیدان از سراسر دنیاست. زنان ریاضیدان از همه جای دنیا با فرستادن پیامهای تسلیبخش به هم سعی در آرام کردن یکدیگر دارند. از دست رفتن یک ریاضیدان با استعداد و یک الگوی شگفتانگیز آن هم به این زودی واقعا قلب ما را به درد آورده است. مریم میرزاخانی متولد تهران بود و در دانشگاه شریف ریاضی خواند و سپس برای ادامه تحصیل به آمریکا مهاجرت کرد و مدرک دکتری خود را در سال ۲۰۰۴ از دانشگاه “هاروارد” دریافت کرد. میرزاخانی در مصاحبهای با مجله “Quanta” در سال ۲۰۱۴ عنوان کرده بود که در کودکی قصد ریاضیدان شدن نداشته و به عنوان یک کودک علاقه وافری به خواندن کتاب و نوشتن داستان داشته و تصور میکرده روزی نویسنده خواهد شد اما پس از مواجهه با مسائلی دلسرد کننده در زمینه ادبیات در مقطع راهنمایی، سرانجام اشتیاق به ریاضیات را در خود کشف کرد و خود را به بهترین شکل در این زمینه اثبات کرد. میرزاخانی روی انواع مسائل مربوط به هندسه هذلولی کار میکرد که در واقع سطوحی شبیه به یک “چیپس” یا انحناهای یک “کلم بروکلی” را مورد مطالعه قرار داده است اما این اشکال بر خلاف چیپس یا سبزیجات دارای سوراخهایی در انتها هستند. اگر تجسم چنین اشکالی سخت است دلیل خوبی برای آن وجود دارد؛ سطوحی که میرزاخانی آنها را بررسی میکرد، محدود به دنیای واقعی نبودند. ریاضیدانان اغلب این سطوح را با مطالعه منحنیهایی که روی آنها قرار میگیرند، درک میکنند. حلقههای ساده دسته مهمی از این سطوح هستند (در این دسته منظور از کلمه “ساده” حلقههایی است که خود را قطع نمیکنند.) میرزاخانی در تز دکتری خود مسئلهای را حل کرد که در نگاه اول ساده به نظر میرسد اما در واقع پاسخ به آن بسیار دشوار است؛ در یک سطح هذلولی مشخص چند حلقه ساده که کمتر از یک طول مشخص هستند، وجود دارد؟ “کورتیس مکمولن”، استاد راهنمای تز دکتری میرزاخانی که استاد ریاضیات دانشگاه “هاروارد” نیز بود، عنوان کرد که میرزاخانی پس از چند هفته از رسیدن به جواب این سوال با یک خبر غافلگیرکننده نزد وی رفته است. میرزاخانی از راهحل و کارهای خود برای اثبات فرضیه “Witten” استفاده کرده و با روش جدیدی آن را اثبات کرده بود که یک نتیجه مهم در نظریه رشته بود. طی سالیان اخیر وی همراه با “الکس اسکین”، ریاضیدان دانشگاه “شیکاگو” و امیر محمدی، ریاضیدان دانشگاه “سندیگوی” کالیفرنیا مقالات موثری در تکمیل قضیه موسوم به “چوب جادویی”(magic wand) نوشت. این مقالات تنها در مورد سطوح هذلولی نبود، بلکه راجع به کل فضای آنها بحث میکرد. در واقع این مطالعات به بررسی یکی از مسائل لاینحل فیزیک کلاسیک در مورد حرکت یک توپ بیلیارد در برخورد با کنارههای یک میز چندضلعی پرداخت. شاگردان و همکارانش وی را فردی بلندپرواز و در عین حال فروتن، بیباک و سر به زیر توصیف میکنند. میرزاخانی گاهی لقب “کُند” را به خود اطلاق میکرد که قطعا حاکی از مزاح وی با خویش بوده است؛ چرا که او یک شرکتکننده برجسته در المپیاد جهانی بود و در هر دو سالی که از تیم کشورش در المپیاد شرکت کرد و با به دست آوردن نمره کامل در سال دوم، موفق به دریافت نشان طلا شد.
شاید “عمیق” کلمه خوبی برای جایگزینی با لغت “کُند” باشد. او با درک یک مسئله استدلالی راضی نمیشد. وی میخواست همه جزئیات مربوط به یک مسئله را در سطحی عمیق بفهمد تا بتواند هر مسئلهای را در دنیای شگفتانگیز ریاضیات مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. پروفسور “مکمولن” میگوید: مریم یکی از ریاضیدانان نادر بود که مهارتهای حل مسئله را با بینش و کنجکاوی یک دانشمند بالغ و باتجربه ترکیب میکرد. او خودش را در جهان شگفتانگیز ریاضیات غوطهور میکرد و هنگامی خود را غرق در این فضا میدید، میتوانست شروع به حل مسائل کند. من فکر میکنم منظور مریم از “کُند” بودن همین بود. در جایی که اغلب ریاضیدانان مسیری مستقیم را برای حل مسائل انتخاب میکنند، میرزاخانی با مواجه شدن با مسائل از وجوه مختلف، روشهای متفاوتی را برای از بین بردن موانع ابداع میکرد. این رویکرد همراه با شجاعت فکری او به این معنا بود که او چشماندازی روشن برای کار آینده در ریاضیات خود داشته است. “الکس رایت”، ریاضیدان دانشگاه استنفورد تا زمان درگذشت میرزاخانی چند سال با وی همکاری داشته است. همکاری آنان زمانی آغاز شده که الکس به تازگی فارغالتحصیل شده بوده و خانم میرزاخانی وی را به سخنرانی در یک سمینار دعوت کرد. “الکس” میگوید: قابل توجه بود که خانم میرزاخانی چقدر برای کار با من وقت میگذاشت و دسترسی به وی برای سوال در مورد مسائل تحقیقاتی بسیار آسان بود و ایشان همیشه پاسخگو بودند. وی افزود: از این که او تا چه اندازه در دنیای ریاضیات عمیق است، شگفتزده شده بودم. متوجه شدم که خانم میرزاخانی هیچ مشکلی با چندین سال دست به گریبان بودن با یک مسئله ریاضی و فکر در مورد آن ندارد؛ در صورتی که هیچ اطمینانی از دستیابی به جواب نداشت. اساسا من از همان موقع تحت تاثیر دیدگاه و فلسفه کاری وی قرار گرفتم.
شاگردان و همکارانش وی را فردی بلندپرواز و در عین حال فروتن، بیباک و سر به زیر توصیف میکنند. میرزاخانی گاهی لقب “کُند” را به خود اطلاق میکرد که قطعا حاکی از مزاح وی با خویش بوده است؛ چرا که او یک شرکتکننده برجسته در المپیاد جهانی بود و در هر دو سالی که از تیم کشورش در المپیاد شرکت کرد و با به دست آوردن نمره کامل در سال دوم، موفق به دریافت نشان طلا شد. شاید “عمیق” کلمه خوبی برای جایگزینی با لغت “کُند” باشد. او با درک یک مسئله استدلالی راضی نمیشد. وی میخواست همه جزئیات مربوط به یک مسئله را در سطحی عمیق بفهمد تا بتواند هر مسئلهای را در دنیای شگفتانگیز ریاضیات مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. پروفسور “مکمولن” میگوید: مریم یکی از ریاضیدانان نادر بود که مهارتهای حل مسئله را با بینش و کنجکاوی یک دانشمند بالغ و باتجربه ترکیب میکرد. او خودش را در جهان شگفتانگیز ریاضیات غوطهور میکرد و هنگامی خود را غرق در این فضا میدید، میتوانست شروع به حل مسائل کند. من فکر میکنم منظور مریم از “کُند” بودن همین بود. در جایی که اغلب ریاضیدانان مسیری مستقیم را برای حل مسائل انتخاب میکنند، میرزاخانی با مواجه شدن با مسائل از وجوه مختلف، روشهای متفاوتی را برای از بین بردن موانع ابداع میکرد. این رویکرد همراه با شجاعت فکری او به این معنا بود که او چشماندازی روشن برای کار آینده در ریاضیات خود داشته است. “الکس رایت”، ریاضیدان دانشگاه استنفورد تا زمان درگذشت میرزاخانی چند سال با وی همکاری داشته است. همکاری آنان زمانی آغاز شده که الکس به تازگی فارغالتحصیل شده بوده و خانم میرزاخانی وی را به سخنرانی در یک سمینار دعوت کرد. “الکس” میگوید: قابل توجه بود که خانم میرزاخانی چقدر برای کار با من وقت میگذاشت و دسترسی به وی برای سوال در مورد مسائل تحقیقاتی بسیار آسان بود و ایشان همیشه پاسخگو بودند. وی افزود: از این که او تا چه اندازه در دنیای ریاضیات عمیق است، شگفتزده شده بودم. متوجه شدم که خانم میرزاخانی هیچ مشکلی با چندین سال دست به گریبان بودن با یک مسئله ریاضی و فکر در مورد آن ندارد؛ در صورتی که هیچ اطمینانی از دستیابی به جواب نداشت. اساسا من از همان موقع تحت تاثیر دیدگاه و فلسفه کاری وی قرار گرفتم.
منبع
منبع
نور چشم ایرانیان، افتخار جامعه جهانی ریاضی
نویسنده: زهرا گویا – استاد دانشگاه شهید بهشتی
«مریم میرزاخانی» دانش آموز مدرسه فرزانگان تهران، به گفته خودش، بیش از هرچیز علاقه مند به خواندن کتاب و داستان بوده و هست. «مریم» با همین روح لطیف و خیالپرداز، تحصیلات خود را در آن مدرسه به پایان رساند و در همان جا بود که دوبار برای دختران جهان و جامعه ایرانی، افتخار کسب کرد. «مریم» پس از ورود به دانشکده ریاضی دانشگاه شریف، فروتنی، تواضع و رفتار بی پیرایه و شخصیت چندجانبه اش، او را به دوستی باارزش برای بسیاری تبدیل کرد و همین ویژگی ها، به شکستن تابوهایی که در مورد ریاضیدان و ریاضی خوان رایج است، کمک کرد. «مریم» به گفته دوستانش، همیشه انسانی چندبعدی بوده است: اهل شعر، داستان، ورزش، مسافرت و مادری! وقتی از آن سانحه جانسوز، به خواست خدا جان سالم به در بُرد، کسی نمی دانست خداوند چه انتظاری از او دارد و چگونه مسیرش را تسهیل می کند. مشیت خدا این بود که «مریم» بماند تا به سربلندی زنان ایران و جهان و باطل کردن سِحرِ مرتبه دوم بودن زنان در جامعه ریاضی نسبت به مردان، کمک کند. زمانی که برای شرکت در یک همایش با خانم دکتر «شیوا زمانی» و «مریم میرزاخانی» به زنجان می رفتیم، برای اولین بار در قطار دیدمش، اگرچه از همسر و دخترم، وصفش را زیاد شنیده بودم. «مریم» آرام و بی تظاهر کتابِ داستان می خواند و زمانی که در سال 1376 از او دعوت کردم تا رمز موفقیتش را برای «شکوفه های ریاضی» که از مدارس تهران به دانشگاه شهید بهشتی آمده بودند، بازگو کند، او پذیرفت و یکی از تجربه های خود را چنین بیان کرد: «تنها در گیرودار حل مساله است که به ریاضی علاقه مند می شویم و حتی در صورت نرسیدن به جواب مساله، به تازه های دیگری می رسیم. تا زمانی که درگیر حل مساله نشویم، به ریاضی نزدیک نمی شویم و آن را از خود دور می بینیم.» به شهادت همه منابع موثق و استادان و همکاران «مریم» در ایران و جهان، وی ذهنی بسیار خلاق، مساله یاب و تلفیقی دارد. «مریم میرزاخانی» به طور حتم، به ارتقای چهره ایران در جهان معاصر، کمک شایانی کرده و میکند. میرزاخانی، هم پیشداوری های عوامانه ولی رایجِ جهانی را نسبت به زن و ریاضی تغییر داده و هم، چهره زن ایرانی را به برجستگی در خاطره جهانیان به تصویر کشیده است. به این سبب «مریم»، نه تنها اولین زن برنده جایزه «فیلدز» از زمان تاسیس این جایزه از سال 1936 در جهان است، بلکه به دنیا ثابت کرده که زن ایرانی، کلیشه ای نیست که بسیاری از مردم جهان به دلیل کم اطلاعی، تصور می کنند. از همه مهم تر اینکه خانم دکتر «مریم میرزاخانی» دختر عزیز ایران زمین است که علمش جهانی است و مایه سرافرازی زنان ریاضیدان جهان شده است.
منبع
اعجوبه مارپیچ ریاضی
گفتوگو با «جعفر نیوشا»، معلم هندسه مریم میرزاخانی، بانوی موفق ریاضی جهان
سالها از زمان تدریسش میگذرد اما دو بانوی طلایی ریاضیات در عرصههای جهانی آنچنان ردپایی در ذهنش برجای گذاشتهاند که آن روزها و لحظهها را هنوز با تمام جزئیات بخوبی به یاد دارد. 21 سال قبل زمانی که «مریم میرزاخانی» و «رویا بهشتی» روی یک نیمکت مینشستند و با تلاش و همت بالا، سعی در حل مسائل خارج از کتب درسی داشتند، «جعفر نیوشا» معلم هندسه مسیر روشن موفقیت «مریم»را در ذهن مرور میکرد و به این یقین رسیده بود روزی فاتح مرتفعترین قلههای موفقیت خواهد شد.گفتوگوی اختصاصی استاد جعفر نیوشا با گروه زندگی روزنامه ایران مروری است بر روزهایی که دو دانشآموز ایرانی گوی سبقت را از مدعیان ریاضی دنیا ربوده بودند.
ردپایی در ذهن
گاهشمار ذهن جعفر نیوشا به 21 سال قبل بازگشته است. رویا بهشتی یک خواهر دوقلو به نام «ندا» داشت که هر دو در یک دبیرستان درس میخواندند اما کلاسهایشان متفاوت بود. در مقابل مریم میرزاخانی و رویا بهشتی در یک کلاس و روی یک نیمکت کنار هم جای گرفته بودند. به قدری کوشا بودند که نه تنها ذهن معلم را به سوی برترین رتبهها در عرصه ریاضی سوق میدادند بلکه دانشآموزان کلاس را هم در انتظار این خبر تکاندهنده نشانده بودند.
تواضع در عین بزرگی
استاد نیوشا وقتی به یک خصوصیت بارز این دو بانوی ریاضیدان اشاره میکند از تواضع و فروتنی آنها میگوید. کافی بود سایر دانشآموزان کلاس به چند تمرین و مسأله پاسخ درست دهند تا تصور کنند جهان را به تسخیر خود درآوردهاند اما مریم و رویا با آنها متفاوت بودند. سختترین تمرینها را هم با خطی خـــــوش و بدرستی پاسخ میدادند اما محال بود بر این توانایی خود فخر بفروشند. آنها در عین تواضع و فروتنی بهترینهای کلاس درس هندسه را رقم میزدند اما به دنبال این نبودند که خود را برتر از سایر دانشآموزان کلاس معرفی کنند بلکه آنها به دنبال هدفی که هر روز به آن بال و پر میدادند تحقیقات خارج از کلاس درس، مرور مجلههای خارجی و خواندن منابع درسی مهم و چالش برانگیز را با جدیت هرچه تمامتر در پیش گرفته بودند.
سرمشق موفقیت
معلمی برایش یک رسالت بوده و هست و صداقت را از سر این هنر میداند. میگوید: با اینکه بیش از دو دهه از آن روزها میگذرد، خوب به یاد دارم که تنها تلاش و کوشش این دو دانشآموز آنها را از سایر دانشآموزان متمایز ساخته بود و اگر معلم یا استادی سهم خود را در کسب جایگاه والای این دو بانوی ایرانی زیاد بداند این را خواهم گفت که چنین چیزی صحت ندارد بلکه همت و پشتکار ستودنی آنها بود که چنین نامآوری را برایشان رقم زده است. خاطرات سال 1994 و المپیاد جهانی ریاضی هنگکنگ و سال 1995 و المپیاد کانادا، بخوبی در ذهن استاد نیوشا حک شده است. میگوید: در پی آزمون مقدماتی که از داوطلبان گرفته شده بود 80 الی 100 نفر برگزیده شدند. در آن سالها مرسوم بود دانشآموزان پذیرفته شده در آزمون مقدماتی را در تعطیلات عید نوروز به یکی از استانهای کشور میبردیم و آزمون دوم را آنجا برگزار میکردیم. در این مرحله استادان بنامی از دانشگاههای مختلف کشور از جمله آنها دکتر «کرمزاده» استاد ریاضی دانشگاه اهواز، دکتر «رضوی» استاد دانشگاه امیرکبیر و دکتر «تابش» استاد دانشگاه صنعتی شریف و سایر معلمان فرهیخته در حوزه ریاضیات حضور داشتند که این بار 12 نفر برای شرکت در المپیاد انتخاب میشدند. از بین این 12 نفر، 6 دانشآموز به المپیاد جهانی فرستاده میشدند و 6 دانشآموز باقی مانده از آزمون کنکور سراسری معاف میشدند. مریم و رویا جزو دانشآموزانی بودند که در سفر کرمان و یزد در جمع 6 دانشآموز منتخب بودند و همه استادان و معلمان را به این یقین رسانده بودند که باید منتظر درخشش آنها در عرصه جهانی باشیم. همینطور هم شد در المپیاد هنگکنگ، مریم مدال طلا و رویا مدال نقره را کسب کرد. در سال بعد و در المپیاد کانادا باز هم این عناوین تکرار شد با این تفاوت که مریم در المپیاد کانادا تنها دختری بود که به هر 6 سؤال مطرح شده در آزمون پاسخ کامل داده بود و در نهایت به عنوان نخستین دختری انتخاب شد که نمره 42 از 42 را به دست آورد.
افتخار استاد
پس از گذراندن دوره تحصیلی در دانشگاههای برتر کشور، راهی کشورهای خارجی شدند و با اینکه استاد نیوشا سالهاست از آنها بیخبر است اما هنوز هم پیگیر موفقیتهای پی در پی آنهاست. این دو دانشآموز ردپای تحصیلی از خود در ذهنم به جای گذاشتهاند و حالا با کمال صداقت میگویم به اینکه چند سال معلم این دو بانوی فرهیخته بودهام، افتخار میکنم. خوشحال هستم که برای کشورمان آبرو، حیثیت، سرمایه و اعتبار آفریدهاند. 10سال قبل که مریم جزو 10 ریاضیدان جوان دنیا معرفی شد شور و شعفی مثالزدنی در وجودم جوانه زد، حالا پس از 76 سال او را در مقام نخستین بانوی ریاضیدان جوان و دارنده عنوان جهانی «فیلد» یا همان نوبل ریاضی میبینم و بدون شک باید بگویم به داشتن این هموطن میبالم و گمان میکنم وقت آن رسیده است که نام دبیرستان فرزانگان کشورمان به دبیرستان مریم میرزاخانی تغییر پیدا کند. استاد جعفر نیوشا در سال 1310 و در تبریز به دنیا آمده است و در پهنه تشویقهای بیبدیل مادر و بزرگمردی پدر، دوره دبیرستان و تحصیل در رشته ریاضی را سپری کرد تا اینکه برای گذراندن تحصیلات دانشگاهی وارد تهران شد. میگوید: همزمان در دو رشته تحصیل میکردم. در دانشسرای عالی و دانشکده ادبی، رشته ادبیات را میگذراندم و در دانشکده علوم، رشته ریاضی را دنبال میکردم و در نهایت سال 1334 در هر دو رشته فارغالتحصیل شدم. به تبریز بازگشتم و پس از 9 سال دوباره به تهران آمدم. سال 1361 بازنشسته شدم و به دعوت حاجآقا «هرندی» دبیر کل شورای عالی فرهنگ، به معاونت ایشان درآمدم و بعدها عضو شورای المپیاد و همکار دکتر «محمدعلی نجفی» و دکتر «حداد عادل» شدم.
گذر این همه دقایق، بر حافظه استاد گرد فراموشی نپاشیده و لحظه به لحظه آن دوران را به خاطر دارد به همین دلیل است که میگوید: متأسفانه اکثر معلمهای امروز علاقهمند به کشف استعداد نیستند. در گذشته دغدغه گذران زندگی را به شکل امروزی نداشتیم و بر رسالتمان تمرکز بیشتری میکردیم در حالی که مشکلات متعدد امروز، ذهن معلمان را به خود معطوف کرده است و کمتر پیش میآید از آن آرامش ذهنی گذشته خبری باشد. چه خوب است این مسیر پرفراز و نشیب هموار شود تا معلمان یک بار دیگر به خاطر بیاورند در هر کلاس درسی، یک دانشآموز بااستعداد حضور دارد که با دلسوزی و توجه معلم، مسیر پر از نور و موفقیت را پشتسر خواهد گذاشت و به سر منزل مقصود خواهد رسید.
منبع
میرزاخانی حاصل این سوی آب بود یا آن سوی آب؟
سالنامه 94 روزنامه شرق
گام برداشتن با مریم میرزاخانی در تالار مشاهیر ریاضیات
ریاضیدانان به چه میاندیشند؟ پوریا ناظمی مدرس روزنامهنگاری
دانشجویان ریاضی، نام مریم میرزاخانی را به خاطر بسپارند
به پاس یک عمر تحقیق در ریاضیات
انزوای علمی، بیگانههراسی و مریم میرزاخانی
رستگاری در اقلیم اعداد
آیا جوایز علمی اخیر موجب تقویت ساختار پژوهش در ایران میشود؟ سیاوش شهشهانی، چهره ماندگار ریاضیات کشور
فصلی تازه در تاریخ علم معاصر ایران
آموزش، یادگیری، خلاقیت – يحيي تابش، عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف
اولین گامهای موفقیت مریم میرزاخانی
در گفتگو با سیدعبادالله محمودیان، چهره ماندگار ریاضیات کشور و استاد دانشگاه صنعتی شریف
آنکه آرزوی نویسندگی داشت و استاد ریاضی شد
آهسته و پیوسته در راهی دشوار – امیدعلی شهنی کرمزاده، چهره ماندگار ریاضی کشور
پرستوهای مهاجر
محمد صال مصلحیان استاد میهمان دانشگاه کارلستد
درباره مهمترین جایزه علمی ایران در دوران معاصر
ما، میرزاخانی و مدال خوشرنگ او، مسعود آریننژاد دانشیار گروه ریاضی دانشگاه زنجان
روایتهای نو در جهان معنا از زبان یک بانوی شرقی
مغز خیالپرداز و قصهگوی یک ریاضیدان – عبدالرحمن نجل رحیم عصبشناس و عصبپژوه
مریم میرزاخانی کسی که نامش در فهرست دانشمندان بزرگ ریاضی دنیا به چشم میخورد؛ تصویری واقعی که چهره زن ایرانی را به درستی به جهانیان نشان داد.
سال ۲۰۱۴ بود که خبر دریافت مدال فیلدز توسط ریاضیدان زن ایرانی «مریم میرزاخانی» استاد دانشگاه استنفورد تیتر یک رسانهها شد. میرزاخانی به خاطر کار بر «دینامیک و هندسه سطوح ریمانی و فضاهای پیمانهای آنها» برنده بالاترین جایزه در ریاضیات شد. او تنها زن و اولین ایرانی برنده مدال فیلدز است. مریم تا مقطع کارشناسی ارشد را در دانشگاه صنعتی شریف گذراند و سپس برای ادامه تحصیل به دانشگاه استنفورد رفت.
«چیرهدست در گستره قابل توجهی از تکنیکها و حوزههای متفاوت ریاضی، او تجسم ترکیبی کمیاب است از توانایی تکنیکی، بلندپروازی جسورانه، بینش وسیع و کنجکاوی ژرف»؛ این توصیف رسمی کمیته «مدال فیلدز» از مریم میرزاخانی است.
وی برای زنان و جوانان نمونهای از چهرههای شاخص علمی معاصر بود که موجی از خودباوری را در همه پدید آورد و جوانههای اعتمادبهنفس را در وجودشان شکوفا کرد. این نابغه ریاضی در یکی از گفتوگوهایش اشاره میکند: «علاقه زیادی به خواندن رمان داشتم و فکر میکردم روزی نویسنده شوم، اما ریاضیات به تدریج توجهم را جلب کرد، ریاضیات در ابتدا به شکل یک چالش نظرم را به خود جلب کرد ولی کمکم به آن علاقهمند شدم و برایم لذتبخش شد.»
بدانیم که جامعه ما مملو از میرزاخانیهای ناشناخته است و جامعه برای دستیابی به اهداف خود باید دانشمندانش را بشناسد. هنگامی که علم در جامعهشناسی ما موضوعیت پیدا کند و عالم در جایگاه خود قرار بگیرد نگاهها نسبت به عالمان مثبت خواهد شد و محیط اجتماعی با سیاست عجین میشود.
از اقدامات برجستهای که پس از درگذشت میرزاخانی انجام شد، برگزاری همایش زن و علم و اهدای جایزهای به نام مریم میرزاخانی به زنان برجسته در علم بود. این همایش توسط معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و با همکاری معاونت ریاست جمهوری در امور زنان و خانواده تدارک یافته و از زنان نخبه و فعال علمی، فرهنگی و اجتماعی تجلیل میشود.
همچنین ۲۲ اردیبهشتماه؛ سالروز تولد مریم میرزاخانی به نام «روز زنان در ریاضیات» با موافقت اتحادیه بینالمللی انجمنهای ریاضی، به عنوان «روز زنان در ریاضیات» نامگذاری شد.
در فروردین امسال، انجمن ریاضی استرالیا جایزه مریم میرزاخانی را برای حمایت از دانشجویان زن بینالمللی در رشتههای تحصیلات تکمیلی ریاضی در استرالیا طراحی کرده است. این جایزه برای بزرگداشت نقش پروفسور مریم میرزاخانی در تلاش به منظور رفع محدودیتها بر سر راه ترقی زنان در ریاضیات برقرار شده و هر ساله در یک فرآیند رقابتی به انتخاب یک کمیته گزینش متشکل از ریاضیدانان برجسته که از سوی کمیته اجرایی WIMSIG منصوب میشوند اعطا میشود.
در دوران دانشآموزی مقاله بینالمللی منتشر کرد
عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی شریف و استاد مرحوم مریم میرزاخانی روز یکشنبه در دومین سالروز درگذشت او در گفتوگو با خبرنگار علمی ایرنا گفت: مریم میرزاخانی به همراه دوست خود رؤیا بهشتی از دوره دانشآموزی با پشتکار شناخته شد، آنها دانشآموز مدرسه فرزانگان بودند و در دورههای تابستانه ریاضی دانشگاه صنعتی شریف شرکت میکردند.
عبادالله محمودیان ادامه داد: در این دورهها اساتید از کاربردها، تاریخ ریاضیات و زیبایی ریاضیات به صورت داوطلبانه صحبت میکردند، در ادامه اکثر افراد علاقهمند به ریاضی، این رشته را در دانشگاه انتخاب میکردند مثل پروفسور مریم میرزاخانی.
وی اظهار کرد: در آن دوره من مسئلهای که پاسخ مشخصی نداشت را مطرح کردم و مریم پاسخهایی میداد که نشاندهنده استعداد بالای او بود و به آنها پیشنهاد دادم که میتوانند پس از مدرسه برای کار روی پاسخ مسئله به دانشگاه بیایند. من با همراهی مریم و رؤیا بهشتی به کار تحقیقاتی در حوزه ریاضی مشغول شدیم و پس از یک سال نتیجه همکاری مقالهای حائز اهمیت تهیه کردیم که در چند مجله خارجی نیز منتشر شد.
استاد دانشگاه شریف یادآور شد: دانشآموزانی که سال دوم را به اتمام رسانده بودند و به سال سوم مقطع متوسطه راه پیدا کرده بودند در المپیاد ریاضی شرکت میکردند اما برای آن دوره در کمیته المپیاد ریاضی به ریاست حداد عادل تصمیمگیری شد که مریم خارج از نوبت در المپیاد شرکت کند و او توانست در تمام ایران رتبه ۱۷ را دریافت کند در حالی که یک سال از تمامی شرکتکنندگان از نظر مقطع تحصیلی عقبتر بود.
محمودیان عنوان کرد: او سال بعد در المپیاد حاضر شد و مدال طلا را به دست آورد و در زمان انتخاب رشته دانشگاهی، ریاضی را انتخاب کرد.
عضو هیأت علمی دانشگاه شریف با اشاره به مصاحبههای پروفسور میرزاخانی گفت: «من همیشه شانس داشتهام و از شانسهای خود استفاده کردهام.» وی با پشتکار زیاد از شانسهای پیش روی خود استفاده کرد. در ایران و پس از رفتن به دانشگاه استنفورد توانست مدال فیدلز را دریافت کند و به تمامی از موقعیتهایش استفاده کرد.
وی عنوان کرد: حتی پدر مریم نیز میگوید که از او اسطوره نسازید بلکه الگو و مدلی برای دانشآموزان باشد تا بدانند که با تلاش زیاد، استعداد و استفاده از موقعیتها تحقق اهداف امکانپذیر است.
بنیاد و موزه مریم به زودی افتتاح میشود
این استاد دانشگاه عنوان کرد: خانواده پروفسور مریم میرزاخانی با همکاری دوستداران و اساتید دانشگاه در حال ایجاد بنیادی به نام او هستند، این بنیاد به منظور عملی ساختن نیات زندهیاد پروفسور مریم میرزاخانی در زمینههای کمک به کشف استعدادهای نخبه در جامعه، ارائه کمکهای مادی و معنوی به امر آموزش و رشد نخبگان، الگوسازی و تکریم نخبگان فعالیت خواهد کرد.
محمودیان درباره روند تأسیس «بنیاد مریم میرزاخانی» گفت: مراحل ثبتنام بنیاد با توجه به بوروکراسی بسیار طولانی و دشوار به پایان رسیده است و به زودی و همین امسال افتتاح میشود. یک سال و نیم زمان سپری شد تا فرآیندهای اداری را پشت سر گذاشتیم و اکنون آخرین امضا برای ثبت بنیاد باقی مانده است.
عضو کمیته هماهنگکننده بنیاد میرزاخانی اظهار کرد: فعالیتهای بنیاد در تهران است و سعی شده دفتر آن در مؤسسات در ارتباط با وی (دانشکاه صنعتی شریف و مدرسه فرزانگان) تأسیس شود.
عضو هیأت علمی دانشگاه شریف، هدف از تأسیس این بنیاد را کشف، پرورش و رشد استعدادها در حوزه ریاضی از ابتدایی تا پسا دکتری در تمامی مناطق ایران عنوان کرد و گفت: به عنوان مثال کوچر بیرکار نابغه ریاضی از روستاهای مریوان سال گذشته «جایزه فیدلز» را دریافت کرد، این نشان میدهد که استعدادهای زیادی در کشور حضور دارند که راهکارهایی اتخاذ شده تا این افراد در بنیاد شناسایی شوند.
محمودیان همچنین اظهار کرد: بنیاد مریم میرزاخانی به صورت NGO (غیرانتفاعی و مردمنهاد) فعالیت خواهد کرد و علاوه بر اعضای خانواده این مرحوم، بسیاری از علاقهمندان و خیرین عرصههای علمی کشور حضور خواهند داشت.
عضو هیأت علمی دانشگاه شریف ادامه داد: حضور سورنا ستاری (معاون علمی ریاست جمهوری)، علی اکبر صالحی (رئیس سازمان انرژی اتمی)، ایرج فاضل (رئیس اسبق سازمان نظام پزشکی کشور) و برخی از اساتید دانشگاه صنعتی شریف به عنوان اعضای هیأت امنای بنیاد میرزاخانی پیشبینی شده است و همچنین ۹ نفر از اساتید در کمیته هماهنگکننده بنیاد فعالیت میکنند.
وی ادامه داد: خانواده میرزاخانی برنامهریزی کردهاند تا موزه مریم میرزاخانی را در شهر طالقان احداث کنند و موزه تا ۳ ماه آینده آماده افتتاح است و تاکنون تابلو فرش دستباف نفیسی از چهره وی در این موزه قرار داده شده است.
محمودیان عنوان کرد: مریم میرزاخانی در ایران علمسنجی کرد و تاکنون دانشمندان ۲۲ کشور دنیا موفق به کسب این مدال شدهاند که نشان میدهد پایهها و استعداد بسیار خوبی در کشور وجود دارد اما پایاننامهفروشی و تقلب علمی در دانشگاهها اوضاع پیچیدهای را ایجاد کرده و تشخیص افراد توانمند بسیار دشوار شده است.
وی خواستار توجه بیشتر به علوم پایه و انتشار مقالات با محتوا در این زمینه شد و گفت: سنجش مقاله موضوع مهمی است که سطح دانشجویان و ارتقای اساتید به آن بستگی دارد بنابراین باید در سنجش آنها دقت و روش صحیح به کار گرفته شود.
عضو هیأت علمی دانشگاه شریف عنوان کرد: کارآفرینی مقوله بسیار مهمی است اما در حوزه علوم پایه ارائه مقالات پر محتوا حائز اهمیت بیشتری است.
مریم میرزاخانی، ریاضیدان نابغه ایرانی و استاد دانشگاه استانفورد متولد ۱۳ اردیبهشت ۱۳۵۶ در شهر تهران بود.
وی طی سالهای ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ هنگام تحصیل در دبیرستان با کسب مدال طلای المپیاد ریاضی کشوری به المپیاد جهانی ریاضیات در هنگ کنگ و کانادا اعزام شد که در المپیاد ۱۹۹۵ کانادا علاوه بر کسب مدال طلا، حائز بالاترین امتیاز در بین دانشآموزان جهان شد.
وی پس از اتمام تحصیلات متوسطه در دبیرستان فرزانگان تهران، تحصیلات کارشناسی خود را در رشته ریاضی در دانشگاه صنعتی شریف به پایان برد.
این بانوی ریاضیدان ایرانی، بعد از دریافت مدرک دکترای خود از دانشگاه استنفورد به عنوان استادیار وارد دانشگاه پرینستون شد و سپس بعد از مدتی تدریس در آن دانشگاه، وارد استنفورد شد. مریم میرزاخانی پس از بستری شدن در بیمارستان به دلیل بیماری سرطان، ۲۳ تیرماه ۱۳۹۶ دار فانی را وداع گفت.
منبع : خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران
مریم میرزاخانی و جایزه تحقیقاتی 2014 کلی (Clay)
جایزه تحقیقاتی 2014 کلی ( Clay) به مریم میرزاخانی ریاضیدان ایرانی و پیتر شولز ریاضیدان آلمانی تعلق گرفت. مریم میرزاخانی استاد ریاضی ایرانی در دانشگاه استنفورد آمریکا است. میرزاخانی که در سال 2005 از سوی نشریه آمریکایی پاپیولار ساینس به عنوان یکی از 10 ذهنِ جوان برگزیده سال در آمریکای شمالی معرفی شده، جوایز علمی متعددی از جمله جایزه ستر انجمن ریاضی آمریکا در سال ۲۰۱۳ را در کارنامه علمی خود دارد. این نخبه جوان ریاضی از بازماندگان سانحه غمبار سقوط اتوبوس حامل نخبگان ریاضی دانشگاه صنعتی شریف به دره در اسفندماه 76 است.
مریم میرزاخانی متولد ۱۳۵۶ (۱۹۷۷) لیسانس خود را در سال ۱۳۷۸ از دانشکده ریاضی دانشگاه شریف و ۵ سال بعد دکتری خود را از هاروارد گرفت. او در دانشگاه پرینستون به عنوان استاد دانشگاه و پژوهشگر رشته ریاضیات مشغول شد. دانشگاه استنفورد او را از بدو استخدام و در ۳۱ سالگی به عنوان استاد تمام استخدام کرده است. مریم میرزاخانی در سال های ۷۳ و ۷۴ ( سال سوم و چهارم دبیرستان) ازمدرسهی فرزانگان تهران موفق به کسب مدال طلای المپیاد ریاضی کشوری شد و بعد از آن در سال ۱۹۹۴ (۷۳)در المپیاد جهانی ریاضی هنگ کنگ با ۴۱ امتیاز از ۴۲ امتیاز مدال طلای جهانی گرفت . سال بعد یعنی ۱۹۹۵ در المپیاد جهانی ریاضی کانادا با ۴۲ امتیاز از ۴۲، رتبه ی ۱ طلای جهانی را به دست آورد. میرزاخانی دانشآموز نخبه ریاضی، تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته ریاضی در دانشگاه صنعتی شریف ادامه داد و از جمله بازماندگان سانحه غمبار سقوط اتوبوس حامل نخبگان ریاضی دانشگاه صنعتی شریف به دره در اسفندماه ۷۶ است. در این حادثه اتوبوس حامل دانشجویان ریاضی شرکتکننده در بیست و دومین دوره مسابقات ریاضی دانشجویی که از اهواز راهی تهران بود به دره سقوط کرد و طی آن شش تن از دانشجوی نخبه ریاضی دانشگاه صنعتی شریف و دانشجوی دانشگاه تهران که اغلب از برگزیدگان المپیادهای ملی و بینالمللی ریاضی بودند در اوج بالندگی و شکوفایی علمی ناباورانه، جان باختند. میرزاخانی با دریافت بورسیه از طرف دانشگاه هاروارد به آنجا رفت و تحصیلاتش را در آنجا ادامه داد. مریم میرزاخانی که تحصیلات کارشناسیارشد و دکتری را در دانشگاه هاروارد پشت سرگذاشت، به همراه ۹ محقق برجسته دیگر به عنوان یکی از ده ذهنِ جوان برگزیده سال ۲۰۰۵ در چهارمین نشست۱۰ برلیان، از سوی نشریه Popular Science در آمریکا مورد تقدیر قرار گرفت و ذهن برتر در رشته ریاضیات شناخته شد. به نوشته USA TODAY ، این فهرست ۱۰ نفره شامل محققان و نخبگان جوانی است که در حوزههای ابتکاری مشغول به فعالیت هستند و با این حال معمولا از چشم عموم پنهان ماندهاند. این فهرست بر اساس پیشنهادهای ارائه شده از سوی سازمانهای گوناگون، روسای دانشگاهها و ناشران انتشارات علمی برگزیده شدهاند. این محققان برجسته جوان در حوزه های گوناگونی از گرافیك رایانه گرفته تا ریاضیات و علوم رباتیك افق های تازه ای در مرزهای جهان اطراف ما گشوده اند كه مریم میرزاخانی ریاضیدان ایرانی یكی از آنهاست. میزاخانی در سال ۱۹۹۹ میلادی موفق به پیدا كردن راه حلی برای یك مشكل ریاضی شد كه بسیاری را به دام انداخته بود: محاسبه حجم های فضایی منحنی هندسی. ریاضیدانان مدتهای طولانی است كه به دنبال یافتن راه عملی برای محاسبه حجم رمزهای جایگزین فرم های هندسی هذلولی بوده اند و در این میان مریم میرزاخانی جوان در دانشگاه پرینستون نشان داد كه با استفاده از ریاضیات شاید بتوان بهترین راه را به سوی دست یافتن به راه حلی روشن در اختیار داشت: محاسبه عمق حلقه های ترسیم شده بر روی سطوح هذلولی. میرزاخانی در تلاش است تا معمای ابعاد گوناگون فرم های غیر طبیعی هندسی را حل كند. در صورتی كه جهان از قاعده هندسه هذلولی تبعیت كند، ابتكار وی به تعریف شكل و حجم دقیق جهان كمك خواهد كرد. در واقع مشكل این است كه برخی از این اشكال هذلولی هم چون doughnuts و یا amoebas دارای ظاهری بسیار نافرم هستند كه محاسبه حجم آنها را به معمایی جدی برای ریاضیدانان مبدل كرده است. اما میرزاخانی با یافتن راهی جدید در واقع دست به یك ابتكار عمل بزرگ زد و با ترسیم یك سری از حلقه ها بر روی سطح این گونه اشكال پیچیده به محاسبه حجم آنها پرداخت. جیمز كارلسون از انستیتو ریاضیات كلی (Clay Mathematics Institute) می گوید: میرزاخانی در یافتن ارتباطات جدید، عالی است. وی می تواند به سرعت از یك مثال ساده به دلیل كاملی از یك نظریه ژرف و عمیق برسد. دکتر مریم میرزاخانی، استادیار جوان دانشگاه«پرینستون»، به عنوان یکی از ۱۰ مغز برتر آمریکای شمالی معرفی شد و به او لقب سد شکن دادند. جوایز : Plenary speaker at the International Congress of Mathematicians (ICM 2014)I |
Fields Medal
مریم میرزاخانی Maryam Mirzakhani
اولین زن و اولین ایرانی برنده جایزه مدال فیلدز
مروری بر پژوهشهای ریاضی مریم میرزاخانی
*مشاهده فیلم*
مریم میرزاخانی (Maryam Mirzakhani) جایزه ریاضی مدال فیلدز 2014 را بعنوان اولین زن و اولین ایرانی در تاریخ خود به دست آورد. این جایزه که جایزه نوبل ریاضیات و از معتبرترین و پرافتخارترین جوایز علمی است به پاس از زحمات وی در هندسه، سیستمهای دینامیکی و شناخت تقارن در سطوح منحنی مانند کره و اشیا هذلولی، اهدا شده است. مریم میرزاخانی استاد 37 ساله ریاضی در دانشگاه استنفورد کالیفرنیا است. این جایزه که ارزش مادی آن 15،000 دلار کانادا است، به استعدادهای درخشان زیر سن 40 سالگی و هر چهار سال یکبار توسط اتحادیه بینالمللی ریاضی (IMU) اعطا میشود. از سال 1936 تا کنون 55 مدال اهدا شده است که میرزاخانی اولین زن برنده مدال ریاضی فیلدز است.
بعد از ماری کوری که برنده جایزه نوبل در فیزیک و شیمی در آغاز قرن 20 است، در ریاضیات این اولین بار است که یک زن برنده جایزه معتبرترین مدال جهان است. این یک جشن بزرگ برای زنان دنیاست. این مدال که رسما به عنوان مدال بینالمللی برای اکتشافات و نوآوریهای برجسته در ریاضیات شناخته شده است، روز 13 آگوست 2014 توسط اتحادیه بینالمللی ریاضی در کنگره بین المللی ریاضیدانان که امسال در سئول کره (ICM 2014) برگزار شده است، اهدا خواهد شد. میرزاخانی اولین دریافت کننده این افتخار از دانشگاه استنفورد بعد از پل کوهن در سال 1966 است.
مریم میرزاخانی دستاورد و پیشرفت خیره کنندهای در نظریه سطوح ریمان و فضاهای مدول داشته و کارهای وی منجر به گشودن راه به مرزهای جدید در این حیطه شده است. تکنیک و دیدگاه وی، روشها در زمینههای مختلف از جمله هندسه جبری، توپولوژی و نظریه احتمالات را یکپارچه خواهد نمود. این جایزه به پاس مشارکت پیچیده و بسیار اصلی میرزا خانی در زمینههای هندسه و سیستمهای دینامیکی، به خصوص در درک تقارن سطوح ریمان و سطوح منحنی، مانند کره، سطوح دونات و از اشیاء هذلولی به رسمیت شناخته شده است. اگرچه گرایش اصلی وی ریاضیات محض و عمدتا ریاضیات نظری است، ولی کاربرد موضوع در مفاهیم فیزیک و نظریه میدان کوانتومی است. وی جوایز علمی متعدد دیگر از جمله جایزه تحقیقتی Clay 2014 و جایزه ستر انجمن ریاضی آمریکا در سال ۲۰۱۳ را در کارنامه علمی خود دارد.
سه محقق دیگر برنده مدال فیلدز 2014 که در مراسم مشابهی در کره جنوبی قدردانی خواهند شد عبارتند از Martin Hairer محقق 38 ساله اتریشی از دانشگاه وارویک (Warwick) انگلستان، Manjul Bhargava محقق 40 ساله کانادایی- آمریکایی از دانشگاه پرینستون آمریکا و Artur Avila محقق 35 ساله برزیلی- فرانسوی در مؤسسه ریاضیات از Jussieu پاریس. سخنرانی ویژه میرزاخانی روز 19 آگوست ساعت 14-15 در کنگره خواهد بود.
مریم میرزاخانی و جایزه تحقیقاتی 2014 کلی (Clay)
مریم میرزاخانی متولد ۱۳۵۶ (۱۹۷۷) لیسانس خود را در سال ۱۳۷۸ از دانشکده ریاضی دانشگاه شریف و ۵ سال بعد دکتری خود را از هاروارد گرفت. او در دانشگاه پرینستون به عنوان استاد دانشگاه و پژوهشگر رشته ریاضیات مشغول شد. دانشگاه استنفورد او را از بدو استخدام و در ۳۱ سالگی به عنوان استاد تمام استخدام کرده است. مریم میرزاخانی در سال های ۷۳ و ۷۴ ( سال سوم و چهارم دبیرستان) ازمدرسهی فرزانگان تهران موفق به کسب مدال طلای المپیاد ریاضی کشوری شد و بعد از آن در سال ۱۹۹۴ (۷۳)در المپیاد جهانی ریاضی هنگ کنگ با ۴۱ امتیاز از ۴۲ امتیاز مدال طلای جهانی گرفت . سال بعد یعنی ۱۹۹۵ در المپیاد جهانی ریاضی کانادا با ۴۲ امتیاز از ۴۲، رتبه ی ۱ طلای جهانی را به دست آورد.
میرزاخانی دانشآموز نخبه ریاضی، تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته ریاضی در دانشگاه صنعتی شریف ادامه داد و از جمله بازماندگان سانحه غمبار سقوط اتوبوس حامل نخبگان ریاضی دانشگاه صنعتی شریف به دره در اسفندماه ۷۶ است. در این حادثه اتوبوس حامل دانشجویان ریاضی شرکتکننده در بیست و دومین دوره مسابقات ریاضی دانشجویی که از اهواز راهی تهران بود به دره سقوط کرد و طی آن شش تن از دانشجوی نخبه ریاضی دانشگاه صنعتی شریف و دانشجوی دانشگاه تهران که اغلب از برگزیدگان المپیادهای ملی و بینالمللی ریاضی بودند در اوج بالندگی و شکوفایی علمی ناباورانه، جان باختند.
میرزاخانی با دریافت بورسیه از طرف دانشگاه هاروارد به آنجا رفت و تحصیلاتش را در آنجا ادامه داد. مریم میرزاخانی که تحصیلات کارشناسیارشد و دکتری را در دانشگاه هاروارد پشت سرگذاشت، به همراه ۹ محقق برجسته دیگر به عنوان یکی از ده ذهنِ جوان برگزیده سال ۲۰۰۵ در چهارمین نشست۱۰ برلیان، از سوی نشریه Popular Science در آمریکا مورد تقدیر قرار گرفت و ذهن برتر در رشته ریاضیات شناخته شد.
به نوشته USA TODAY ، این فهرست ۱۰ نفره شامل محققان و نخبگان جوانی است که در حوزههای ابتکاری مشغول به فعالیت هستند و با این حال معمولا از چشم عموم پنهان ماندهاند. این فهرست بر اساس پیشنهادهای ارائه شده از سوی سازمانهای گوناگون، روسای دانشگاهها و ناشران انتشارات علمی برگزیده شدهاند.
این محققان برجسته جوان در حوزه های گوناگونی از گرافیك رایانه گرفته تا ریاضیات و علوم رباتیك افق های تازه ای در مرزهای جهان اطراف ما گشوده اند كه مریم میرزاخانی ریاضیدان ایرانی یكی از آنهاست. میزاخانی در سال ۱۹۹۹ میلادی موفق به پیدا كردن راه حلی برای یك مشكل ریاضی شد كه بسیاری را به دام انداخته بود: محاسبه حجم های فضایی منحنی هندسی.
ریاضیدانان مدتهای طولانی است كه به دنبال یافتن راه عملی برای محاسبه حجم رمزهای جایگزین فرم های هندسی هذلولی بوده اند و در این میان مریم میرزاخانی جوان در دانشگاه پرینستون نشان داد كه با استفاده از ریاضیات شاید بتوان بهترین راه را به سوی دست یافتن به راه حلی روشن در اختیار داشت: محاسبه عمق حلقه های ترسیم شده بر روی سطوح هذلولی. میرزاخانی در تلاش است تا معمای ابعاد گوناگون فرم های غیر طبیعی هندسی را حل كند. در صورتی كه جهان از قاعده هندسه هذلولی تبعیت كند، ابتكار وی به تعریف شكل و حجم دقیق جهان كمك خواهد كرد.
در واقع مشكل این است كه برخی از این اشكال هذلولی هم چون doughnuts و یا amoebas دارای ظاهری بسیار نافرم هستند كه محاسبه حجم آنها را به معمایی جدی برای ریاضیدانان مبدل كرده است.
اما میرزاخانی با یافتن راهی جدید در واقع دست به یك ابتكار عمل بزرگ زد و با ترسیم یك سری از حلقه ها بر روی سطح این گونه اشكال پیچیده به محاسبه حجم آنها پرداخت. جیمز كارلسون از انستیتو ریاضیات كلی (Clay Mathematics Institute) می گوید: میرزاخانی در یافتن ارتباطات جدید، عالی است. وی می تواند به سرعت از یك مثال ساده به دلیل كاملی از یك نظریه ژرف و عمیق برسد.
دکتر مریم میرزاخانی، استادیار جوان دانشگاه«پرینستون»، به عنوان یکی از ۱۰ مغز برتر آمریکای شمالی معرفی شد و به او لقب سد شکن دادند.
جوایز :
Plenary speaker at the International Congress of Mathematicians (ICM 2014)I
Clay Research Award 2014
The 2013 AMS Ruth Lyttle Satter Prize in Mathematics. “Presented every two years by the American Mathematical Society, the Satter Prize recognizes an outstanding contribution to mathematics research by a woman in the preceding six years. The prize was awarded on Thursday, January 10, 2013, at the Joint Mathematics Meetings in San Diego.”
Full professor of Mathematics at Stanford University at age of 31, 2008
AMS Blumenthal Award 2009
Clay Mathematics Institute Research Fellow 2004
Harvard Junior Fellowship Harvard University, 2003
Merit fellowship Harvard University, 2003
IPM Fellowship The Institute for theoretical Physics and Mathematics, Tehran, Iran, 1995-1999
آشنایی با زندگی پروفسور مریم میرزاخانی، برنده معتبرترین جایزه ریاضی
زمانی که مریم میرزاخانی ۸ ساله بود عادت داشت که موفقیتهای یک دختر قهرمان را پیش خودش تجسم کند. هر شب در رختخواب، قهرمان خیالی او شهردار میشود، به نقط مختلف دنیا سفر میکرد یا در زمینههای بارز دیگری، موفقیت کسب میکرد.
امروز، میرزاخانی یک استاد ۳۷ ساله ریاضیات در دانشگاه استنفورد است و هنوز هم در ذهنش داستانهایی مینگارد. جاهطلبیهای او تغییری نکردهاند ولی بازیگران و شخصیتها داستانهایش چرا. این بازیگران حالا سطوح هذلولی، فضاهای moduli و سامانههای دینامیک هستند. او بر این باور است که ریاضیات از جهاتی مانند نوشتن یک رمان است : «شخصیتهای مختلفی وجود دارند و شما بایستی آنها را بهتر بشناسید. داستان پیش میرود، آنگاه وقتی دوباره به شخصیتهای نگاه میکنید، میبینید که نسبت به تلقی اول شما، تغییر کردهاند.»
ریاضیدان ایرانی شخصیتهایش را هر جا که میرفت با خود میبرد، همزمان خطوط داستانش نوشته میشد، داستانی که سالها طول کشید تا آشکار شود. او در میان ریاضیدانها به این ویژگی شهرت دارد که کوچک اما سرکش و رامنشدنی است و دشوارترین سؤالات زمینه مطالعاتیاش را با پایداری بسیار دنبال میکند. استاد راهنمای او در مقطع دکترا -کورتیس مکمولن- میگوید که او زمانی که پای ریاضیات در بین باشد او با بیپروایی بسیار جاهطلبی دارد.
با صدای آرام و یکنواخت و چشمان خاکستری مایل به آبیاش، میرزاخانی اعتماد به نفس تزلزلناپذیری دارد. در عین حال فروتن است و زمانی که از او در مورد سهمش در حل کردن یک مشکل مطالعاتی سؤال میشود، میگوید «اگر بخواهم صادف باشم، فکر میکنم که سهم زیادی نداشتهام.» حتی زمانی که در ماه فوریه ایمیلی به او رسید که مبنی بر دریافت معتبرترین جایزه ریاضی دنیا یعنی نشان «فیلد» بود، او به سادگی عنوان کرد که شاید ایمیلی که دریافت کرده، هک شده باشد و واقعی نباشد!
اما دیگر ریاضیدانها از کارهای او را میستایند. الکس اسکین-ریاضی دان مقیم شیکاگو و همکار او – میگوید که تز دکتری او در مورد شمارش حلقهها (لوپها) روی سطوحی که هندسه هذلولی دارند، بسیار جالب توجه و شایسته درج در کتابهای درسی ریاضی است.
ریاضیدان دیگر ساکن شیکاگو -بنسون فارب- هم عقیده دارد که یکی دیگر از کارهای او که در مورد دینامیک سطوح انتزاعی مرتبط با میزهای بیلیارد است، شایسته دریافت «قضیه دهه» است.
در کودکی میرزاخانی، تمایلی نداشت که یک ریاضیدان شود. هدف نخستین اصلی او این بود که هر کتابی را که به دستش میرسد، بخواند. او همچنین برنامههای تلویزیونی که در مورد زندگی زنان مشهوری مثل ماری کوری یا هلن کلر بود، نگاه میکرد، بعدها او رمانی درباره ونسان ون گوک به نام «شور زندگی» را خواند. این داستانهای جس جاهطلبی تعریفنشدهای را در او برای انجام کاری بزرگ در زندگی القا کردند، شاید نویسنده شدن!
میرزاخانی در شرایط مدرسته ابتدایی را تمام کرد که جنگ ایران و عراق تمام شده بود و فرصتهای برای دانشآموزان دارای انگیزه در حال فراهم شدن بود. او در آزمون ورودی مدرسه راهنمایی فرزانگان شرکت کرد. خودش میگوید که خوششانس بوده، چون در شرایطی پا به مرحله نوجوانی گذاشت که شرایط پایدارتر شده بودند. در نخستین هفتهای که وارد مدرسه فرزانگان شد، دوست مدامالعمرش را پیدا کرد -رؤیا بهشتی- او حالا استاد ریاضی دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس است. این دو دوست عادت داشتند که کتابفروشیها نزدیک مدرسه را جستجو کنند، از آنجا که زیر و رو کردن کتابها در کتابفروشیها با نارضایتی کتابفروشهای همراه بود، آنها مجبور بودند که به صورت تصادفی کتابها را بردارند و بخرند.
اما جالب است بدانید که در سال اول وضعیت ریاضی میرزاخانی چندان جالب نبود، طوری که معلم ریاضی او را صاحب نبوغ خاصی تشخیص نمیداد. میرزاخانی به همین خاطر علاقهاش را به ریاضی از دست داد. سال بعد او معلمی داشت که مشوقتر بود، عملکرد او در ریاضی به شیوه چشمگیری بهتر شد. در سال دوم دیگر او مبدل به یک ستاره شده بود.
در مقطع دبیرستان او میرزاخانی و بهشتی به دبیرستان فرزانگان رفتند و در آنجا بود که آن دو زمانی تصمیم گرفتند که مسئلههای المپیاد انفورماتیک را با هم حل کنند، آنها میخواستند ببینند که چقدر توانایی حل این دست مسائل را دارند، برای همین به صورت مشترک روی آنها کار کردند و توانستند سه مسئله از شش مسئله را ظرف چند روز حل کنند، البته در آزمون واقعی، هر شرکتکننده تنها ۳ ساعت وقت برای حل کردن مسائل داشت.
با هدف کشف تواناییهای خودشان در رقابتهای مشابه، آن دو پیش مسئولان دبیرستان رفتند و خواستند که کلاسهایی برای حل مسائل المپیادها در دبیرستان تشکیل شود، مثل همانهایی که در دبیرستانهای پسرانه برگزار میشد. خوشبختانه مدیر دبیرستان شخصیت بسیار قویای داشت، او به میرزاخانی اطمینان داد که با وجود اینکه تا آن زمان هیچ دختری نتوانسته بود وارد تیم المپیاد ریاضی ایران شود، میرزاخانی شایستگی مبدل شدن ورود به این تیم را دارد. در سال ۱۹۹۴، میرزاخانی و بهشتی در ۱۷ سالگی وارد تیم المپیاد ریاضی ایران شدند. میرزاخانی در نهایت مدل طلای المپیاد را دریافت کرد.
اما گرفتن مدال طلای المپیاد، لزوما تضمینکننده موفقیت در پژوهشهای ریاضی نیست. در مسابقات ریاضی، کسی میآید و یک مسئله را با یک پاسخ هوشمندانه طراحی میکند، اما وقتی وارد پژوهش واقعی میشویم با مسائلی روبرو میشویم که اصلا ممکن است پاسخی نداشته باشند. اما میرزاخانی برخلاف دیگر افراد موفق در المپیادها، توانایی ایجاد نگرش خاص خود را داشت.
میرزاخانی بعد از حضور در دانشگاه شریف در سال ۱۹۹۹، به دانشگاه هاروارد رفت و در آنجا در همایش مکمولن شرکت کرد. در آغاز او چیز زیادی از مسائلی که مکمولن مطرح میکرد، درک نمیکرد، اما شیفته زیبایی مسئله یعنی هندسه هذلولیها شده بود. او به دفتر مکمولن میرفت و او را با سؤالات زیاد بمباران میکرد، سؤالاتی که با عجله به زبان فارسی نوشته بود. او در ذهنش تصویری از مسائل را مجسم میکرد و بعد به دفتر مکمولن میآمد و شرحشان میداد. میرزاخانی شیفته سطوح هذلولی شده بود -سطوحی به شکل دونات با دو یا تعداد بیشتری حفره.
یک قرن است که این سطوح مورد توجه شاخههای مختلف دانش ریاضی یا حتی فیزیک قرار گرفتهاند. اما در این مدت به بسیاری از سؤالات در زمینه این سطوح پاسخ داده نشده است، یکی از این سؤالات در مورد خطوط مستقیم یا geodesic ها روی سطوح هذلولی است. یک سطح هذلولی را در ذهن تصور کنید و بعد خطوط مستقیمی را در نظر بیاورید که دو نقطه دلخواه آن را به هم متصل میکنند، حالا به نظرتان چطور میشود، تعداد خطوط مستقیمی را مصاحبه کرد که طول مشخصی داشته باشند؟ میرزاخانی در تز سال ۲۰۰۴ در مورد همین خطوط کار کرده بود. تز او در قالب سه مقاله در سه نشریه معتبر ریاضی چاپ شد.
میرزاخانی خودش را ریاضیدان کُندکاری میداند، او دوست دارد که سالها به صورت عمقی روی مسائل کار کند. مسائلی وجود دارند که بیش از یک دهه روی آنها کار کرده است. او هرگز ناامید نمیشود و آهسته و پیوسته روی مسائل کار میکند.
راهبرد آهسته و پیوسته او به زندگیاش هم تعمیم یافته است :
جان وندراک -همسر میرزاخانی که دانشمند علوم کامپیوتر تئوریک در مرکز پژوهشی IBM در سن خوزه است- روزی را به یاد میآورد که با او برای دویدن به بیرون رفته بودند، جان آن زمان بسیار روی فرم بود، ما میرزاخانی ناآماده بود، جان نیم ساعته ورزشش را تمام کرد، اما میرزاخانی هنوز با همان شتاب آهسته به دویدن ادامه میداد.
میرزاخانی عادت دارد که هنگام کار طراحیهای و تجسماتش را روی کاغذ بکشد. او تکه کاغذهای بسیار بزرگی را روی کف اتاق میگذارد و بعد ساعتهای طولانی نقشهایی روی آنها میکشد که در نگاه اول یکسان به نظر میرسند. جان وندراک خودش نمیداند که چطور میرزاخانی با این سبک کار میکند اما مهم این است که در نهایت این شیوه کاری، به نتیجه میرسد. شاید زمینه تحقیقاتی میرزانی آنقدر انتزاعی و پیچیده هستند که راههای روتین حل قدم به قدم مسائل، در مورد آنها پاسخگو نباشد. به تصویر کشیدن مسائل، برای میرزاخانی نسبت به روی کاغذ آوردن همه جزئیات بسیار کاراتر است.
میرزاخانی میگوید که دختر سهسالهاش -آناهیتا- وقتی که او کار میکند میگوید: «اوه! مامان بازم نقاشی میکشه!» شاید این کودک فکر میکند که مادرش نقاش است!
زمینه تحقیقاتی میرزاخانی با قسمتهای مختلف ریاضیات مثل هندسه تفاضلی، تحلیل پیچیده و سامانههای دینامیک مرتبط است. در سال ۲۰۰۶، میرزخانی توانست مسئله دشواری را حل کند : بر سر سطوح هذلولی چه میآید وقتی هندسه آنها با مکانیسمهای شبیه زلزله تغییر شکل پیدا میکند؟! . مسئله دشوار بعدی این بود: پیشبینی شیوه حرکت و نحوه رفتار یک توپ بیلیارد روی میزی که به جای شکل معمول به صورت چندضلعی است. یک قرن پیش بود که ریاضیدانهای پیدا شدند که این مسئله ظاهرا آسان را مطرح کردند، اما در این یک قرن پاسخ سرراستی برای این مسئله پیدا نشده بود، تا اینکه در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ میرزاخانی، اسکین و امیر محمدی موفق به حل آن شدند.
منابع :
http://www.icm2014.org/en/awards/prizes/FieldsMedalist
http://news.stanford.edu/news/2014/august/fields-medal-mirzakhani-081214.html
http://www.icm2014.org/en/about/icm2014
http://www.mathunion.org/general/prizes/2014
http://www.simonsfoundation.org/quanta/20140812-a-tenacious-explorer-of-abstract-surfaces/
http://www.theguardian.com/science/2014/aug/13/fields-medal-mathematics-prize-woman-maryam-mirzakhani
http://bmn.ir/index.aspx?siteid=3&fkeyid=&siteid=3&pageid=1245%20&newsview=1708
http://iransun.net/
پیامهای تبریک
پیام رئیس جمهور
پیام تبریک انجمن ریاضی ایران
پیام تبریک انجمن آمار ایران
پیام ریاست دانشگاه صنعتی شریف
پیام وزیر علوم، تحقیقات و فناوری
پیام معاون علمی و فناوری رئیس جمهوری
پیام تبریک مدیرکل یونسکو
پیام رئیس بنیاد پیشبرد علم و فناوری ایران
پیام چهره ماندگار ریاضی ایران
پیام رییس سازمان انرژی اتمی ایران
رییس جمهوری در پیامی به خانم پروفسور مریم میرزاخانی، کسب برترین جایزه ریاضیات در جهان را به وی تبریک گفت. متن پیام حجتالاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی به این شرح است :
بسمالله الرحمن الرحیم
خانم پروفسور مریم میرزاخانی، کسب برترین جایزه ریاضیات در جهان را به شما تبریک میگویم. امروز ایرانیان میتوانند به خود ببالند که اولین زن برنده جایزه “فیلدز” هموطن آنان است؛آری باید که شایستگان بر صدر نشینند و قدر ببینند. همه ایرانیان در هر کجای جهان سرمایههای ملی این مرز و بوم هستند و من به نمایندگی از ملت ایران تلاشهای علمی شما را ارج مینهم. امیدوارم زندگی تان همواره سرشار از شادکامی و موفقیت باشد.
پیام تبریک رئیس انجمن ریاضی به پروفسور مریم میرزاخانی
سرکار خانم پروفسورمیرزاخانی، با سلام، انتخاب شما بعنوان یکی از برندگان جایزه فیلدزباعث شادی و شعف مردم ایران و احساس غرور ملی در جامعه علمی و ریاضی کشور شد. اینکه نام کشور عزیزمان ایران در بین 20 کشور فیلدزی ثبت شده افتخاری است که با دستان توانمند و فکر خلاق شما به عینیت رسیده است. اجازه می خواهم از طرف خود و جامعه ریاضی کشور این پیروزی بزرگ را به سرکار علیه تبریک و تهنیبت عرض نموده و موفقیت شما را در ادامه پژوهش های علمی از در گاه احدیت تمنا نمایمروستاآزاد ریاست دانشگاه صنعتی شریف، در پیامی به دکتر مریم میرزاخانی فارغ التحصیل دوره کارشناسی ریاضی دانشگاه صنعتی شریف، کسب برترین جایزه ریاضیات از کنگره بین المللی ریاضی را به وی تبریک گفت. دانش آموخته گرانقدر دانشگاه صنعتی شریف، ایران، این سرزمین کهن، که تاریخ سراسر علم و هنر آن، زبانزد خاص و عام در سراسر گیتی است، یادآور خاطرات بزرگ مردان و زنانی است که با تلاش، کوشش، ایمان، توکل و ایثار، نویدبخش آینده ای درخشان برای مردمان این مرزو بوم بوده اند. روزگاری فلسفه ملاصدرا، طب بوعلی، شعر حافظ و سعدی، فیزیک حسابی، جانفشانی چمران ها، باکری ها و همت ها، نقاشی فرشچیان، پزشکی سمیعی و امروز ریاضیات میرزاخانی نام ایران و ایرانی را پرآوازه کرده است. مردمانی سختکوش و پر افتخار كه در راه حفظ و اعتلای سرزمین مقدس ایران، در طول قرون و اعصار با اهدائ جان و مال و آبروی خویش به پیمان خود با خدا و مردمان خویش عمل کردند و پرچم اعتلای ایران را گستراندند. تلاشتان را میستاییم و اشک شوق بر اراده پولادینتان داریم. صمیمانه تقدیر و تشكر خود و خانواده بزرگ دانشگاه صنعتی شریف را نثارتان نموده و كسب این افتخار ارزشمند را که مایه مباهات فرد فرد ایرانیان در سراسر کره زمین است را تبریک میگویم. همچنین این دستاورد بزرگ را که حاصل حمایت های بی دریغ خانواده گرانقدرتان و اساتید ارزنده شما در طول دوران تحصیلی است را به جامعه علمی و دانشگاهی ایران، مردم ایثارگر و دانشمندپرور و زنان این سرزمین تبریک عرض می کنم. اینجانب به عنوان عضو كوچكی از جامعه علمی کشور، این موفقیت را به شما و تمامی خانوده بزرگ دانشگاه صنعتی شریف تبریک میگویم و آرزوی سربلندی ایران و ایرانیان را در تمامی عرصه های علمی و فناوری جهان دارم.
پیام تبریک رئیس انجمن آمار ایران به مریم میرزاخانی
انتخاب سرکارعالی به عنوان یکی از برندگان جایزه فیلدز در جامعه علوم ریاضی از جمله جامعه آماری کشور شادی و افتخار ایجاد نموده است. لازم می دانم این افتخار ستودنی را از طرف جامعه آماری کشور به سرکار عالی تبریک و تهنیت عرض نموده و آرزوی بهترین ها را در ادامه راه داشته باشم.
روستا آزاد ریاست دانشگاه صنعتی شریف، در پیامی به دکتر مریم میرزاخانی فارغ التحصیل دوره کارشناسی ریاضی دانشگاه صنعتی شریف، کسب برترین جایزه ریاضیات از کنگره بین المللی ریاضی را به وی تبریک گفت. دانش آموخته گرانقدر دانشگاه صنعتی شریف، ایران، این سرزمین کهن، که تاریخ سراسر علم و هنر آن، زبانزد خاص و عام در سراسر گیتی است، یادآور خاطرات بزرگ مردان و زنانی است که با تلاش، کوشش، ایمان، توکل و ایثار، نویدبخش آینده ای درخشان برای مردمان این مرزو بوم بوده اند. روزگاری فلسفه ملاصدرا، طب بوعلی، شعر حافظ و سعدی، فیزیک حسابی، جانفشانی چمران ها، باکری ها و همت ها، نقاشی فرشچیان، پزشکی سمیعی و امروز ریاضیات میرزاخانی نام ایران و ایرانی را پرآوازه کرده است. مردمانی سختکوش و پر افتخار كه در راه حفظ و اعتلای سرزمین مقدس ایران، در طول قرون و اعصار با اهدائ جان و مال و آبروی خویش به پیمان خود با خدا و مردمان خویش عمل کردند و پرچم اعتلای ایران را گستراندند. تلاشتان را میستاییم و اشک شوق بر اراده پولادینتان داریم. صمیمانه تقدیر و تشكر خود و خانواده بزرگ دانشگاه صنعتی شریف را نثارتان نموده و كسب این افتخار ارزشمند را که مایه مباهات فرد فرد ایرانیان در سراسر کره زمین است را تبریک میگویم. همچنین این دستاورد بزرگ را که حاصل حمایت های بی دریغ خانواده گرانقدرتان و اساتید ارزنده شما در طول دوران تحصیلی است را به جامعه علمی و دانشگاهی ایران، مردم ایثارگر و دانشمندپرور و زنان این سرزمین تبریک عرض می کنم. اینجانب به عنوان عضو كوچكی از جامعه علمی کشور، این موفقیت را به شما و تمامی خانوده بزرگ دانشگاه صنعتی شریف تبریک میگویم و آرزوی سربلندی ایران و ایرانیان را در تمامی عرصه های علمی و فناوری جهان دارم.
در پی انتخاب دکتر مریم میرزاخانی، استاد ریاضی دانشگاه استنفورد و دانش آموخته کارشناسی ریاضی دانشگاه صنعتی شریف به عنوان نخستین زن برنده مدال فیلدز – عالی ترین جایزه جهانی در رشته ریاضیات – وزیر علوم، تحقیقات و فناوری پیام تبریکی خطاب به وی و جامعه علمی دانشگاهی کشور صادر کرد. متن کامل پیام دکتر فرجی دانا بدین شرح است: «انتخاب دانشمند برجسته و ریاضیدان شاخص ایرانی سرکارخانم دکتر مریم میرزاخانی به عنوان نخستین چهره ریاضی زن دریافت کننده مدال فیلدز، باعث مباهات همه ایرانیان به ویژه جامعه دانشگاهی کشور و نمادی از پویایی و شکوفایی علمی ایران عزیز در عرصه بین المللی است. در جهان بدون مرز علم، درخشش هر ایرانی افتخار بزرگی برای ایران و برای ذخیره دانش بشری محسوب می شود. اینجانب ضمن ابراز خرسندی از این رویداد علمی مبارک، برای سرکار خانم دکتر میرزاخانی، همکار و هموطن افتخار آفرین از درگاه خداوند منان توفیق روزافزون آرزومندم.»
ایرینا بوکووا مدیرکل یونسکو در پیام تبریکی به پروفسور مریم میرزاخانی، اولین زن مدالآور در ریاضیات اظهار داشت: “اعطای مدال ریاضیات به ریاضیدان ایرانی، مریم میرزاخانی، استاد دانشگاه استنفورد در آمریکا روزی مهم برای ریاضیات، زنان و علوم است. اعطای این جایزه تشویق بزرگی برای افرادی است که مایلاند در حوزه علوم یا ریاضیات فعالیت کنند. به علاوه، این جایزه به مانند تقاضایی است از جامعه جهانی تا استعدادهای زنان را در همه سطوح و بهگونهای همارز با مردان در طول مسیر تعالی علمی آنان به رسمیت بشناسند.” وی در ادامه گفت: “امروز، کمتر از 30 درصد از کل دانشمندان مطرح جهان زن هستند. بزرگترین علت این امر را باید در کلیشهها جستجو کرد. دختران به اندازه کافی برای تحصیل در رشتههای ریاضیات و علوم در مدارس تشویق نمیشوند. اغلب از پیشرفت شغلی زنان ممانعت میشود. حذف زنان و دختران باعث از بینرفتن حجم عظیمی از استعدادهاست که به این واسطه با محدود شدن پتانسیلهای ذهنی مشترکمان، بشریت مجازات میشود. این عمل به ویژه بر ریاضیات که خود بنیان بسیاری دیگر از علوم و جزئی جداییناپذیر از زندگی روزمره، از اقتصاد گرفته تا حرکت قطارهاست، تأثیر مخربی خواهد داشت. همه باید فرصت آن را پیدا کنند که مهارتهایشان را به نمایش بگذارند.” ایرینا بوکووا افزود: “یونسکو متعهد شده است تا از همکاریهای علمی و آموزش علم برای همه، به عنوان محرکی برای دستیابی به برابری و تعالی علمی حمایت کند. یونسکو با هدف پرورش علاقه دانشآموزان، اعم از دانشآموزان دختر و پسر، به ریاضیات از برگزاری نمایشگاهها، کارگاهها و برنامههای مرتبط حمایت میکند، ضمن اینکه در فعالیتهای تربیت معلم ریاضی نیز مشارکتی دائمی دارد”. مدیرکل یونسکو اظهار داشت: “در سال 2013 یونسکو با مشارکت اتحادیه بینالمللی ریاضیات روز ریاضیات کره زمین را برگزار کرد. از دیگر فعالیتهای یونسکو تدوین برنامههایی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، برای ترویج آموزش و پژوهش در حوزههای علم و ریاضیات در سطحی گسترده است. یونسکو با حمایت و راهبری Michele Artigue (از دانشگاه Diderot در پاریس) کتابی منتشر کرده است که «چالشهای آموزش ریاضیات پایه» را تشریح میکند. از دیگر فعالیتهای یونسکو اعطای جایزه اورئال به زنان در علوم است که هر سال انجام میشود”.
معاون علمی و فناوری رئیس جمهوری و رئیس بنیاد ملی نخبگان
جای مباهات دارد که دانشجو و فارغ التحصیل دانشگاه شریف؛ دکتر مریم میرزاخانی مهم ترین جایزه جهانی ریاضی را کسب کرده. مدال «فیلدز» معادل نوبل است و برای ما ایرانی ها باعث افتخار و غرور است که بشنویم یک بانوی جوان فرهیخته ایرانی موفق به دریافت آن شده است. خدا را شکر تاریخ علمی سرزمین مان صفحات زرین کم ندارد و از دیرباز نام دانشمندان سرزمین پارس بر پیشانی دانشگاه ها و مراکز علمی جهان نقش بسته است. برحسب مسئولیت و وظیفه ای که برعهده دارم از نزدیک با اهل علم، صاحبان استعداد برتر و سرآمدان و نخبگان، حشر و نشر دارم و شاهدم که چطور بی وقفه تلاش می کنند تا دین شان را به این کشور ادا کنند. بد نیست بدانید که ما در بنیاد ملی نخبگان بر این باوریم که در هر مرتبه و در هر کجا مدیون سرزمینی هستیم که به اندازه عمر تاریخ قدمت دارد و برای اعتلای نامش، مردان و زنان بزرگ و نام آشنا تلاش کرده اند، بلکه از جان شیرین نیز مضایقه نکرده اند. فرقی نمی کند ما کجا باشیم و چه کاری برعهده گرفته باشیم؛ ایران به ما نیازی ندارد و محتاج کار و خدمت ما نیست. بحث شعار و تعارف نیست، تاریخ این سرزمین گواه روشنی است که ما برای ماندن و کار کردن و مفید بودن و دیده شدن نیازمند ایرانیم. هر کجا که باشیم می توانیم برای ایران کار کنیم و عهد خودمان را با این مردم قدرشناس و بامعرفت تجدید کنیم. به نظرم آنهایی که از مردم گلایه می کنند که قدر علم و عالمان را نمی دانند اشتباه می کنند. اتفاقاً این مردم هیچ وقت زحمت خادمان و عالمان را فراموش نکرده اند. حتی عامی ترین مردم قدردان افتخارآفرینانی چون ابن سینا و فارابی و رازی و دیندارانی چون علامه حلی، آیت الله طباطبایی و… هستند. سهل است حتی در تکریم خادمانی چون قائم مقام فراهانی و امیرکبیر و معلمین دارالفنون کم نمی گذارند. با مردم کوچه و بازار صحبت کنید تا ببینید چطور حرمت پروفسور رضا و پروفسور سمیعی و نخبگان و سرآمدان علمی را نگه می دارند و از آنها همواره به خیر و نیکی یاد می کنند. حالا شاهد باشید و ببینید از این پس چطور نام و شأن مریم میرزاخانی را تکریم می کنند و با عظمت از او یاد می کنند. در پیامی هم که به همین مناسبت برای دکتر میرزاخانی فرستادم متذکر این نکته شدم که بخشی از تبریک و تهنیت به ایشان بابت این نکته بدیهی است که ایشان توانستند بخشی از دین شان به وطن عزیز را ادا کنند که از این نظر امیدوارم مأجور حضرت حق باشند.
پیام تبریک دکتر عارف به مریم میرزاخانی
سرکار خانم دكتر مریم میرزاخانی، تاریخ پر افتخار میهنمان ایران یاد آور بزرگ مردان و زنانی است كه با همت و ایثار و با امید به آینده بهتر برای سرزمین و مردم خود، برای خویش،ایران و ایرانیان افتخار كسب كرده اند. از شهیدانی كه در راه حفظ میهن در طول قرون و اعصار با اهدائ جان خویش تا دانشمندان و هنرمندان و ورزشكاران كه با تحمل انواع رنجها و سختیها و حتی بی مهریها به وظیفه دینی ، ملی و میهنی خود عمل كردند، همه و همه، شایسته احترام و تقدیر ملت ایرانند. مفتخرم كه به عنوان یك معلم كوچك و عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف و نیز فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد امریكا،به شما كه از زمره همان مردان و زنان نام آور و تاریخ ساز این مرز و بوم هستید، صمیمانه تقدیر و تشكر قلبی خود را در كسب افتخار ارزشمند جدید برای تمامی ما ایرانیان كه بار دیگر نام ایران را پر اوازه كرد ابراز دارم. همچنین این دستاورد بزرگ که بی شک مدیون حمایت خانواده شما و جامعه علمی و دانشگاهی ایران سرافراز است را به همه مردم کشور بخصوص زنان گرانقدر ایران زمین تبریک عرض می کنم. اینجانب به عنوان عضو كوچكی از جامعه پر افتخار ایرانی كه سعادت معلمی جوانان این خاك را دارم تمام تلاش خویش را همانند گذشته برای زمینه سازی هر چه بیشتر برای بهره گیری از سرمایه های انسانی تمامی ایرانیان بخصوص ایرانیان عزیز خارج از مرزهای میهن به كار خواهم بست تا شاید بتوانم اندكی از دین خود را نسبت به ملت و میهن ادا نمایم.
مهدی بهزاد، چهره ماندگار ریاضی ایران در یادداشت خود در شرق نوشت: اهدای جایزه «فیلدز» به خانم «مریم میرزاخانی» اسباب مسرت جامعه علمی ایران و بهویژه جامعه ریاضیدانان ایران است؛ چراکه از یکطرف نشاندهنده ظرفیتهای علمی ایران و از طرف دیگر بیانگر تواناییهای بانوان کشورمان در حوزههای علمی است. البته لازم به یادآوری است که موفقیتهای خانم «مریم میرزاخانی» یکباره به دست نیامده و سالهاست که مجامع ریاضیات جهان، وی را میشناسند. برای مثال وی پیش از این نیز برنده جایزه «کلی» شده و روز گذشته نیز جایزهای را دریافت کرد که بسیاری آن را از لحاظ اعتبار علمی و اهمیت، همتای نوبل در زمینه ریاضیات میدانند، هرچند مبلغ مالی آن از جایزه نوبل کمتر است. جایزه «فیلدز» اولینبار در سال 1936 (78 سال پیش و سال تولد اینجانب) اهدا شد که طی این مدت هیچ خانمی در جهان موفق به دریافت این جایزه نشد و همین موضوع گویای جایگاه علمی «مریم میرزاخانی» در دنیای ریاضیات است. اما اعطای این جایزه از لحاظ دیگر هم برای من بسیار هیجانانگیز بود. اینجانب بهتازگی معرفی کتابی درباره 92 ریاضیدان برجسته و زنده ساکن در ایالات متحده آمریکا را آغاز کردم که هماکنون در مراحل پایانی است. این کتاب تالیف خانم «ماریانا کوک» است که انتشارات دانشگاه پرینستون در سال 1999 منتشر کرد. گردآورنده این کتاب به هرکدام از ریاضیدانان دو صفحه اختصاص داده است. در یک صفحه تصویری از این ریاضیدانان چاپ شده و در صفحه مقابل آن شرح مختصری از فعالیتهای علمی آن ریاضیدان ذکر شده که به قلم خود آنان تنظیم شده است. البته روی جلد این کتاب نیز تصویر 25 ریاضیدان قرار دارد که خانم «میرزاخانی» یکی از آنهاست. برای آنکه به اهمیت کتاب پی ببریم خوب است اشاره کنم یکی از ریاضیدانان این کتاب «جان نش» ریاضیدان برجسته آمریکایی است که فیلم «یک ذهن زیبا» بر مبنای زندگی و دستاورد علمی او تهیه شده. وی ریاضیدان برجستهای است که بهدلیل ارایه نظریههای جالب در حوزه اقتصاد، برنده نوبل اقتصاد هم شده است. خوب است به همین مناسبت بخشهای مربوط به خانم «میرزاخانی» را برای خوانندگان بیان کنم. خانم «کوک» در مقدمه کتاب میگوید: «یکی از آخرین ریاضیدانانی که عکسش را برای تنظیم این کتاب تهیه کردم، یکی از جوانترین ریاضیدانان هم هست: خانم مریم میرزاخانی. من با وی مصاحبه کردم. پس از صحبت درباره علاقه اولیهاش، از کار تخصصیاش نیز جویا شدم. کنجکاوانه به من نگاه کرد و کوشید بفهمد چقدر از پاسخش خواهم فهمید. تحتتاثیر ملاحظهکاریاش قرار گرفتم. فنجانی را از روی میزش برداشت و درباره شکل دسته فنجان به سخن پرداخت. اینکه این شکل چگونه میتواند تغییر کند و در فرآیند تغییر چه پرسشها و پاسخهایی در زمینه ریاضیات میتوان مطرح کرد، صحبت کردیم. ضمن خوشحالی از اینکه توانستم اندکی از پاسخش را بفهمم به او گفتم که عکس ریاضیدان دیگری بهنام دنیس سالیوان را هم گرفتهام. فریاد برآورد که سالیوان پدربزرگ علمی من است و مکمولن رابط بین ماست. پروفسور مکمولن که استاد من بود، زمانی دانشجوی سالیوان بود. بین ریاضیدانان همبستگی چشمگیری وجود دارد. دانشجویان، وقت و زحمات استادان خود را ارج مینهند و خود نسل بعدی را پرورش میدهند.» اما در صفحه مربوط به خانم «میرزاخانی» زندگینامه خودنوشت وی نیز نقل شده است. وی میگوید: «تخصص من نظریه ارگودیک و هندسه هذلولی است و هماکنون استاد ریاضیات دانشگاه پرینستون هستم. (البته خانم میرزاخانی در آن زمان استاد دانشگاه پرینستون بود و هماکنون استاد دانشگاه استنفورد است.) من در ایران متولد شدم و رشد کردم و دوران کودکی شادی داشتم. در بین اعضای خانواده ما کسی دانشمند نبود اما من از برادر بزرگتر خود که همواره به ریاضیات و علوم علاقه داشت، مطالب بسیاری آموختم. در آن روزگار به خانمها توصیه میکردند مستقل باشند و علایق خود را دنبال کنند. به خاطر دارم که در آن زمان، تلویزیون ایران درباره خانمهای متشخص و توانایی مانند ماری کوری و هلن کلر برنامههایی پخش میکرد، از کسانی تمجید میکردم که کارشان را با جدیت انجام میدادند. من تحتتاثیر کتابهایی مانند «شور زندگی» (زندگینامه «ونسان ونگوگ») قرار گرفتم، با وجود این همیشه در رویای نویسندگی بودم و با خواندن داستانهای گوناگون، اوقاتفراغتم را پر میکردم. بعدها درگیر رقابتهای ریاضی شدم و علاقهام به ریاضیات بیشتر و بیشتر شد. دوستان صمیمی زیادی داشتم که آنها هم به ریاضیات علاقه داشتند که سالهای تحصیل در دوره کارشناسی را مهیج و الهامبخش میساختند. من برای ادامه تحصیلات به دانشگاه هاروارد رفتم. در هاروارد زیر نظر پروفسور مکمولن فعالیت میکردم و به شاخههای گوناگون ریاضیات علاقهمند شدم. در آن زمان در بخشهای ریاضی دانشگاهها به خانمها چندان توجه نمیکردند، البته به من بیتوجه هم نبودند و من همیشه از لطفشان برخوردار بودم. ولی هنوز هم تا آن جایگاه مطلوب فاصله داریم.» اهدای این جایزه را یکبار دیگر به جامعه علمی ایران تبریک میگویم و امیدوارم این رویداد باعث تشویق جوانان و دانشجویان ما شود. ذات و طبیعت بشر اینگونه است که از تشویقها خشنود و خرسند میشود، بهویژه جوانان و نوجوانان. به همین دلیل از قدیم جوایز مختلفی را در حوزههای گوناگون علمی پایهریزی کردند تا باعث سرافرازی جوانان شود. از بدو تاسیس انجمن ریاضی ایران در سال 1350، یک مسابقه ریاضی بین دانشجویان دورههای کارشناسی ریاضی سراسر کشور برگزار شد که مسوولیت اولین دوره آن با من بود. خوشبختانه این مسابقه تداوم پیدا کرد و هنوز هم ادامه دارد. یکی از نکات جالب، آنکه خانم «میرزاخانی» علاوه بر شرکت در مسابقات المپیاد دانشآموزی، در این مسابقات نیز شرکت کرده است. در پایان ذکر این نکته ضروری است که خانم «میرزاخانی» بسیار بیش از اینها بر گردن جامعه ایران حق دارد و شایسته است که مطبوعات و رسانههای کشور در روزهای آینده نیز به این موضوع بپردازند و اطلاعات کاملتر و دقیقتری را به مخاطبان ارایه دهند و به همین یادداشت تلفنی اینجانب اکتفا نکنند.
معاون رییس جمهوری و رییس سازمان انرژی اتمی ایران در پیامی، موفقیت پروفسور «مریم میرزاخانی» را در کسب برترین جایزه ریاضیات در جهان تبریک گفت. در پیام «علی اکبر صالحی» که روز پنجشنبه انتشار یافته، آمده است: بنا بر گواهی آموزگار پیر تاریخ، یکی از افتخارات بزرگ ملت اسرافراز ایران، پرورش بانوانی فرهیخته و بلندهمت است که در پرتو تعالیم و آموزه های بلند فرهنگ ایرانی و اسلامی، نقش هایی ماندگار بر صحیفه روزگار به یادگار نهاده اند. وی می افزاید: کسب بالاترین نشان علمی در رشته ریاضیات توسط یکی از پرورش یافتگان مکتب علمی دانشگاه صنعتی شریف، برگ زرین دیگری بر کارنامه درخشان جامعه علمی و دانشگاهی ایران افزود و جلوه ای دیگر از ظرفیت و قابلیت بی پایان بانوان ایرانی را در فتح قله های افتخار هویدا ساخت. صالحی در این پیام تصریح می کند: اینجانب کسب این پیروزی غرورآفرین را به محضر سرکار عالی شادباش می گویم و مزید بهروزی و سرافرازی آن استاد ارجمند را از درگاه ایزد متعال مسئلت می نمایم.
بزرگداشت پروفسور مریم میرزاخانی
بخش دانشجویی خانه ریاضیات اصفهان با همکاری بنیاد غیر دولتی ریاضیات مریم و شرکت فولاد مبارکه اصفهان، به مناسبت روز جهانی زنان در ریاضیات برگزار
هفته بهار ریاضیات
زمان: 21 تا 28 اردیبهشت ماه 1403 رویداد بهار ریاضیات سالانه، در بازه زمانی 21 تا 28 اردیبهشت ماه 1403، پیشبینی شده است، که آغاز
رویداد بزرگداشت مریم میرزاخانی – روز جهانی زن در ریاضیات
بخش دانشجویی خانه ریاضیات اصفهان با همکاری بنیاد مریم میرزاخانی برگزار میکند زمان: پنجشنبه (21 اردیبهشت 1402) – ساعت 16 تا 19 مکان: اصفهان –
محفل ریاضی، بزرگداشت مریم میرزاخانی، ریاضیدان ایرانی
بنیاد مریم و بخش دانشجویی خانه ریاضیات اصفهان در سال بینالمللی علوم پایه برای توسعه پایدار به مناسبت روز زنان در ریاضیات محفل ریاضی به
فراخوان دومین جایزه مریم میرزاخانی
به استحضار میرساند که به منظور تشویق و ایجاد علاقه و انگیزه در بانوان ریاضیدان کشور، شورای اجرایی انجمن ریاضی ایران جایزهای با عنوان جایزه
کسب جایزه مریم میرزاخانی توسط استاد ریاضی دانشگاه اصفهان
ایسنا/اصفهان جایزه مریم میرزاخانی از سوی انجمن ریاضی ایران به دکتر ملیحه یوسف زاده- استاد آمار و ریاضی دانشگاه اصفهان اهدا شد. ۲۲ اردیبهشت ماه
بنیاد و موزه مریم میرزاخانی
مریم میرزاخانی کسی که نامش در فهرست دانشمندان بزرگ ریاضی دنیا به چشم میخورد؛ تصویری واقعی که چهره زن ایرانی را به درستی به جهانیان
مریم میرزاخانی در بین 7 زن دانشمند تاثیرگذار
مریم میرزاخانی فقید، اولین زن و اولین ایرانی برنده مدال فیلدز و استاد تمام دانشگاه استنفورد در میان هفت زن دانشمندی است که دنیا را تغییر دادهاند.