رشد رياضی و حكمت در ميان ايرانيان

کوشش‌های علمای ایران در پیش بردن علوم ریاضی از جمله خدمات فراموش ناشدنی آنان به عالم انسانیت است. علت توفیق ایرانیان در این راه آن است که از عهد ساسانیان در این باره مطالعات عمیق داشتند و به پیشرفت های خوبی نایل شده بودند.
در آغاز دوره بنی عباس همین که منصور دوانیقی متوجه منجمان شد و خواست از وجودشان در دستگاه خود استفاده کند، به ایرانیان توجه کرد و در شمار بزرگانی که از این پس به درگاه خلافت روی آوردند، ماشاءالله بن اثری از حوزه علمی مرو و نوبخت از اهواز و ابراهیم بن حبیب الفزاری مترجم کتاب سید هانتا (السند هندالکبیر) و اولین سازنده اسطرلاب در تمدن اسلامی بوده‌اند.
این ریاضیدانان و کسانی که بعد از آنان شروع به کار کردند، اهمیتشان بیشتر در آن است که فقط مانند یونانیان به جنبه نظری علم ریاضی نگاه نکرده اند، بلکه جنبه عملی آن را هم مورد عنایت قرار داده‌اند. علاوه بر این، ریاضیدانان ایرانی در دوره اسلامی به منابع مختلفی در این علم دسترسی یافتند که از زبان‌های یونانی و پهلوی و سُریانی و هندی به وسیله مترجمان معروف قرن‌های دوم و سوم و چهارم به دست آنان رسیده بود و همین امر سبب آن شد که کارهایشان در ریاضیات همواره کامل‌تر و بهتر از یونانیان و همه طبقاتی باشد که پیش از آنان در حوزه‌های مختلف علمی به این کار سرگرم بودند.
بسیاری از ریاضیدانان ایرانی در دوره اسلامی راه هایی در حل مشکلات نجومی و ریاضی به دست آورده یا پیشرفت هایی در شعب مختلف این دو علم کرده یا مسائل کاملاجدید و راه های تازه در آنها نشان داده اند که پیش از آنان سابقه نداشت. از میان کسانی که در این علوم ابتکارات بزرگ دارند یا خدمات شگرف و به تمام معنی جدید انجام داده اند، دانشمندانی مانند ابومعشر بلخی و محمدبن موسی خوارزمی و ابوریحان بیرونی و خیام نیشابوری و خواجه نصیرالدین طوسی و غیاث الدین جمشید کاشانی را باید نام برد.
نخستین ریاضیدانان ایرانی که در بغداد به خدمت پرداخته بودند، هم به کار ترجمه و نقل کتاب های مهم، ریاضی به زبان عربی اشتغال داشتند و هم عملاوظیفه منجمی و محاسبی را در دستگاه خلافت ایفا می كردند. از میان قدمای آنان یکی احمدبن عبدالله الحاسب المروزی (متوفای 220 ق) است که از آثارش کتاب «الابعاد و الاجرام» و «کتاب الزیج» در دست است.
بعد از او نوبت به ابوعبدالله محمدبن موسی الخوارزمی معاصر مامون عباسی می رسد که وفات او را در حدود 232 ق نوشته اند. وی از بزرگ ترین علمای ریاضیدان دنیای قدیم و کسی است که اثر او در تمدن اسلامی و مراکز علمی اروپا از قرن دوازدهم میلادی به بعد آشکار است. مولفان لاتینی زبان او را آلخوریسموس1 (= الخوارزمی) نامیده اند و کتاب حساب او که اصل عربی اش از میان رفته، ولی ترجمه لاتینی آن که در قرن دوازدهم میلادی صورت گرفته در دست است، اثر بسیار در شناسانیدن حساب هندی به دنیای مسیحیت داشته است. وی در تکمیل علم جبر و مقابله سهم بزرگی در میان علمای عالم دارد.
کتاب «المختصر» فی حساب الجبر و المقابله از آثار او به وسیله ژراردوس کرموننسیس2 به لاتینی ترجمه شد و بعدها به انگلیسی نیز نقل و چاپ هایی از آن شد. خوارزمی راه حل معادلات درجه اول و دوم و دستور در باب چهار عمل اصلی و جذر و اربعه متناسبه و محاسبه سطوح اجسام را در کتاب مذکور نشان داده است. اسم جبر (Algébre) در زبان اروپایی از همین کتاب محمدبن موسی گرفته شده و این کتاب تا قرن شانزدهم به عنوان پایه علم جبر و مقابله در مراکز علمی اروپا تدریس می شده است. اصطلاح الگوریتم3 (یعنی سلسله اعداد) نیز صورت دیگری از اشتقاق نام الخوارزمی در زبان های اروپایی است.
ابوالعباس فضل بن حاتم نیریزی که در حدود سال 309 ق در گذشته، ریاضیدان بزرگ دیگری است که در علوم اسلامی و سپس در حوزه های علمی لاتینی اثر بزرگ داشت. وی را در مراکز لاتینی زبان آناریتیوس4 می نامیدند و شرح او بر کتاب الاصول اقلیدس معروف است.
بنو موسی بن شاکر خراسانی کارهای دقیق و پرارزشی در مسائل ریاضی داشتند و از آن جمله کتابی که محمد بن موسی بن شاکر درباره مخروطات نوشته، شهرت بسیار یافته بود. وفات محمد در سال 259 ق اتفاق افتاد.
در این میان نباید نام الفرغانی (محمد بن کثیر) را که در نزد علمای لاتینی زبان به «آلفارگانوس»5 معروف بوده است، فراموش کرد. مطالعات او درباره اصطرلاب و همچنین رساله اش در اصول علم نجوم مورد آشنایی مسلمین و بعد از آنان بر اثر ترجمه هایی که از آنها صورت گرفته بود، محل اطلاع و استفاده علمای لاتینی زبان بود. از آثار وی چند ترجمه صورت گرفت و مهم ترین مترجمان آثارش یوهانس هیسپالنسیس6 و ژراردوس کرموننسیس هستند و علاوه بر ترجمه های لاتین، ترجمه هایی به عبری از آثارش موجود است.
عالم بزرگ دیگری که ذکر نامش در اینجا لازم است، الماهانی محمدبن عیسی(از ماهان کرمان) است که بر هندسه اقلیدس و برخی از آثار ارشمیدس شرح نوشته و در علم جبر مطالعات عمیق داشته و معادلاتی از جبر به نام او شهرت یافته بود.
عمربن فرخان طبری معاصر مامون علاوه بر شرحی که بر کتاب «الاربعه» بطلمیوس نوشته بود، چند کتاب در هیات و نجوم داشت که غالبا در دست است و از معاصران بنام ابومعشر بلخی (م 272 ق) است که از رجال بسیار معروف علم در قرن سوم است و از آثار متعددش دوازده کتاب و رساله در دست است. این هر دو عالم بزرگ در پیشرفت علوم ریاضی در تمدن اسلامی اثر بسیار بارز داشتند.
اگر بخواهیم نام همه ریاضیدانان بزرگ قرن سوم و چهارم و اوایل قرن پنجم را ذکر کنیم، کار بر ما دشوار خواهد شد. شماره اینان چندان بود که حتی مولفان درجه اول از میان آنان هم برای معرفی محتاج کتاب مخصوص هستند و از شگفتی های تاریخ آن است که همه آنان ایرانی بوده و از مراکز مختلف علمی ایران برخاسته و در بغداد مجتمع شده یا در آنجا زیردست هموطنان خود تربیت یافته یا خود اصولااز کشور خویش بیرون نرفته و در نزد امرای مختلف محلی ایران سرگرم کار بوده اند.
ازجمله این برگزیدگان متعدد در رشته علم ریاضی و نجوم، می توان بزرگان ذیل را فهرست وار ذکر کرد: ابوالوفاء محمد بوزجانی (م 387ق) از بوزجان نیشابور، ابوالفتح محمود بن محمد اصفهانی مترجم و مولف بزرگ قرن چهارم صاحب مخروطات ابولونیوس7 که ترجمه لاتینی آن موجود است، ابوجعفر خازن خراسانی که در اواسط قرن چهارم درگذشت و صاحب آثار متعدد و مقرون به ابتکار در مسائل ریاضی بود. اوست که معادله ماهانی را در جبر به وسیله قطع مخروطی حل نمود، ابوسهل و یجن بن رستم کوهی از کوهستان مازندران که در حدود سال 377 ق در رصدخانه ای که شرف الدوله پسر عضدالدوله تاسیس کرده بود، به کار پرداخت.
وی درباره حل معادلات بالاتر از درجه دوم کارکرده و اضافاتی هم بر کتاب ارشمیدس نوشته بود، ابوسعید سگزی (م 414ق) ریاضیدان بسیار مشهور که کتاب «جامع الشاهی» خود را در علم نجوم به نام عضدالدوله دیلمی نوشت و چندین کتاب دیگر از آثار او مشهور و موجود است، ابوالحسین عبدالرحمن صوفی رازی (م 376ق) معلم عضدالدوله دیلمی و مولف کتاب بسیار مشهور «صورالکواکب» به عربی که ترجمه فارسی آن نیز موجود است؛ ابوالحسن کوشیار گیلی (گیلانی) ریاضیدان بزرگ قرن چهارم و آغاز قرن پنجم هجری که چند کتاب از او باقی است، ابونصرحسن بن علی قمی منجم مشهور قرن چهارم هجری معاصر فخرالدوله دیلمی که کتاب خود را به نام «المدخل الی احکام النجوم» در سال 357 ق تالیف نمود، ابوالحسن علی بن احمد نسوی خراسانی که به سال 420 کتابی در علم حساب به پارسی نوشت و سپس همان کتاب را به نام «المغنی فی حساب الهندی» به عربی نقل کرد و چند کتاب دیگر هم از او در دست است که از آن جمله ویدمن8 کتاب «الاشباع» را به آلمانی ترجمه کرده است.
1- Alkhorismus
2- Gérardus Chrémonensis
3- Algorithme
4- Anaritius
5- Alfarganus
6- Johannes Hispalensis
7- Appolonius
8- Wiedemann
منبع: دکتر ذبیح الله صفا، نظری به تاریخ حکمت و علوم در ایران

اسکرول به بالا