یکی چیست؟ فضلالله رضا
ابوریحان بیرونی حسینعلی موحدی
برگزاری بزرگداشت ابوریحان بیرونی سال 1393 خانه ریاضیات اصفهان
زادهٔ ۱۴شهریور ۳۵۲، کاث، خوارزم درگذشتهٔ ۲۲ آذر ۴۲۷، غزنین، دانشمند بزرگ و ریاضیدان، ستارهشناس، تقویمشناس، انسانشناس، هندشناس و تاریخنگار بزرگ ایرانی سده چهارم و پنجم هجری است. بیرونی را بزرگترین دانشمند مسلمان و یکی از بزرگترین دانشمندان ایرانی و همه اعصارمیدانند. همینطور او را پدر علم انسانشناسی و هندشناسی میدانند.
ابوریحان بیرونی در خوارزم، منطقهای كه در مجاورت دریای آرال قرار دارد و امروزه همه آن را به نام كارا كلپاكسكایا میشناسند، به دنیا آمد. كاث و جورجانیه دو شهر بزرگ این منطقه به شمار میرفتند . بیرونی در نزدیكی كاث به دنیا آمد و نام شهری كه در آن متولد شد را به افتخار او، بیرونی نام نهادند. او در هر دو شهر كاث و جورجانیه زندگی كرد و پرورش یافت و مطالعه و تحصیل علم را درحالی كه خیلی جوان بود، تحت نظر ریاضیدان و ستارهشناس مشهوری به نام ابو نصر منصور آغاز نمود. بیتردید بیرونی از سن 17 سالگی به انجام فعالیتهای علمی مهم و ویژهای پرداخت. وی در سال 379 با مشاهده بیشترین ارتفاع خورشید، عرض جغرافیایی شهر كاث را محاسبه كرد .
فعالیتهای دیگری كه بیرونی به عنوان یك مرد جوان و كم تجربه انجام داد ،بیشتر نظری بود .قبل از سال 384 (وقتیكه22ساله بود)، چندین اثر كوتاه ازخود برجای گذاشت. یكی از آثار موجود او تحت عنوان نقشهكشی (Cartography) اثری است كه در آن به بررسی نقشههای جغرافیایی پرداخته است. در این اثر، او علاوه بر اینكه نقشه نیم كره را روی صفحه سطح ترسیم كرده است، نشان داده كه تا سن 22 سالگی بسیار مطالعه داشته، چرا كه او مجموعه كاملی از نقشههایی كه دیگران رسم كردهاند، را مورد مطالعه و بررسی قرار داده و موارد مربوط به آنها را در این رساله مورد بحث قرار داده است. زندگی نسبتا ْ آرام بیرونی تا این مرحله، پایان غیرمنتظرهای به همراه داشت .
بعد ها ، بیرونی در مورد این وقایع نوشت :
بعد از اینكه چند سال در آن منطقه به سختی زندگی كردم ،با اجازه حاكم وقت به زادگاه خودبازگشتم، اما مرا وادار به انجام امور مادی و دنیوی كردند كه موجب حسادت ورزیدن ابلهان گردید، اما خردمندان از این امر متاسف شدند.
دقیقا معلوم نیست كه ابوریحان بیرونی به هنگام گریختن از خوارزم به كجا رفت. او باید به شهر ری رفته باشد و بدون تردید مدتی را در شهر ری زندگی كرده است. بر اساس نوشتههایش، او هیچ پشتیبانی نداشت و با فقر و تنگدستی در شهر ری زندگی میكرد . خجندی ستارهشناسی بود كه با دستگاه بسیار بزرگی كار میكرد. او خودش این دستگاه را ساخته و آن را روی كوهی بالاتر از شهر ری قرار داده بود، تا بدینوسیله عبور نصفالنهاری خورشید را نزدیك انقلابین مشاهده كند . او در روزهای 4 و 5 جمادی الاول سال 384 انقلاب تابستانی را مشاهده كرد و در روزهای 8 و 9 ذیقعده سال 384 شاهد انقلاب زمستانی بود و بدین ترتیب او توانست مایل بودن دایرهْ البروج و همچنین عرض جغرافیایی شهر ری را محاسبه كند، اما هیچ یك از این دو محاسبه دقیق نبود.
خجندی در مورد مشاهداتش و همچنین دستگاه ذات السُدس ( sextant دستگاه سنجش ارتفاع خورشید و ستارگان) با ابوریحان بیرونی به بحث و بررسی میپرداخته. پس از آن بیرونی در مورد مشاهدات خجندی در كتاب تحدید النهایات الاماكن خود گزارشی نوشت و ادعا كرد كه در طول مشاهدات خجندی، دیافراگم دستگاه ذات السُدس بدلیل وزن دستگاه 9 اینچ تنظیم شده است. ابوریحان بیرونی تقریبا علت خطاهای خجندی را دقیق و درست تشخیص میداد. از آنجایی كه خجندی در سال 389 از دنیا رفت میتوان به این نتیجه رسید كه ابوریحان بیرونی سالهای بین 384 تا 386 را در شهر ری سپری كرده است. او همچنین باید مدتی از این زمان را در گیلان كه دریای خزر آن را از شمال احاطه كرده است، زندگی كرده باشد چرا كه حدودا در همین زمان كتابی را به حاكم گیلان، ابن رستم تقدیم كرده است.
تاریخهای معینی را در زندگی ابوریحان بیرونی با اطمینان میدانیم، چرا كه او در آثارش وقایع نجومی را شرح داده است و بدینترتیب این امكان را به ما میدهد تا زمانها و مكانهای دقیق را تعیین كنیم. شرح و توصیف او از ماه گرفتگی روز 13 جمادی الاول سال 387 كه او در كاث شاهد آن بوده است، نشان میدهد كه او تا آن زمان به كشور خود باز گشته بوده است. این ماه گرفتگی در بغداد نیز قابل رویت بود و بیرونی ترتیبی داد كه به همراه ابووفا بوزجانی در بغداد شاهد این رویداد گردند. مقایسه زمانها آنها را قادر كرد تا تفاوت طول جغرافیایی بین دو شهر را محاسبه كنند . بر این امر نیز واقفیم كه در طول این مدت بیرونی بسیار زیاد نقل مكان میكرده است چرا كه تا سال 389 او در گرگان بوده و قابوس ـ حاكم حكومت زیار ـ از او حمایت میكرد . او تقریبا در سال 389 كتاب آثارالباقیهِ (Chronology) خود را به قابوس تقدیم كرد و در روزهای 13 ربیع الثانی سال 393 و همچنین 12 شوال سال 393 به هنگام ماه گرفتگی در گرگان بوده است. شایان ذكر است كه بیرونی در كتاب آثارالباقیهِ خود به هفت اثر قبلیاش اشاره كرده است : یك كتاب در مورد دستگاه اعشاری، كتابی در مورد اسطرلاب، یك كتاب در مورد مشاهدات نجومی، سه كتاب در مورد اخترگویی و نهایتا دو كتاب در مورد تاریخ .
تا 12 شعبان سال 394 بیرونی به وطن خود باز گشته است، چرا كه در آن روز شاهد ماهگرفتگی دیگری در جورجانیه بود.
علی بن مامون و ابو عباس مامون هر دو حامی علم بودند و از تعدادی از دانشمندان عالی رتبه و نخبه در دستگاه حكومتی خود حمایت میكردند. نه تنها بیرونی، بلكه ابو نصر منصور ـ استاد سابق بیرونی ـ نیز در این دستگاه حكومتی كار میكرد . بدینترتیب به هر دو این امكان داده شد تا دوباره با یكدیگر همكاری كنند . ابوریحان بیرونی توانست با حمایت ابو عباس مامون در جورجانیه دستگاهی بسازد كه بوسیله آن عبور نصف النهاری خورشیدی را مشاهده كند. او از 28 ذالحجه سال 406 تا 4 رجب سال 407 با این دستگاه 15 مشاهده به انجام رساند .
جنگهای آن منطقه در فعالیتهای علمی بیرونی و ابو نصر منصور وقفه ایجاد كرد و باعث شد عاقبت آن دو خوارزم را تقریبا در سال 407 ترك كنند
نوشتههای بیرونی مدركی است كه نشان میدهد او یك دوره غیر عادی و عجیبی را در زندگی پشت سر گذاشته و درد و رنج زیادی را متحمل شده است.
از شرح و توصیف وقایع نجومی كه بیرونی به ثبت رسانده است، میتوان برخی از زمانها و مكانها را در این دوره تعیین كرد. در روز 30 جمادی الاول سال 409 او در كابل بوده و علی رغم نداشتن هیچ ابزاری برای مشاهداتش، قادر بود باز هم مشاهداتی به انجام برساند به این ترتیب كه او با ابزاری كه در اختیار داشت، خلاقیت به خرج داد و دستگاهی ساخت كه به وسیله آن بتواند مشاهدات خود را دنبال نماید. در روز 29 ذیقعده سال 409 او در لامقان كه در شمال كابل واقع شده است ، شاهد یك خورشید گرفتگی بود.
وی اینگونه نوشته است :
به هنگام طلوع خورشید دیدیم كه تقریبا بر یك سوم خورشید سایه انداخته شد تا اینكه خورشیدگرفتگی كامل شد.
در طول سالهای 408 تا 410 در شهر غزنه مشاهداتی به انجام رسانید و بدین ترتیب توانست به طور دقیق عرض جغرافیایی آنجا را تعیین كند. در روز 14 جمادی الاول سال 410 بیرونی در شهر غزنه شاهد یك ماه گرفتگی بود.
بیرونی ظاهرا در بخشهای شمالی هند به سر برده است. تعداد بازدیدهای او معلوم نیست، اما مشاهداتش او را قادر ساخت تا عرض جغرافیایی یازده شهر در اطراف پنجاب و شهرهای هم مرز با كشمیر را تعیین كند. او معروفترین اثرش را تحت عنوان ماللهند (India) زمانی ارایه داد كه در آن كشور به سر میبرد. او این كتاب را در نتیجه مطالعات كامل خود نوشت.
ماللهند، كتاب حجیم و برجستهای است كه بسیاری از ابعاد مختلف این كشور را در بر میگیرد. بیرونی در این كتاب به شرح و توصیف دین و فلسفه هند، نظام طبقاتی (طبقه اجتماعی موروثی در هند) و آداب و رسوم ازدواج در هند پرداخته است. او همچنین قبل از اینكه وضعیت جغرافیایی این كشور را مورد بررسی قرار دهد، دستگاههای نگارش و اعداد هندیها را مطالعه كرد. علاوه بر این، بیرونی در این كتاب به ستاره شناسی، اخترگویی و سالنامه هندیها اشاره كرده و مواردی را پیرامون این سه موضوع مورد بررسی و تحقیق قرار داده است.
بیرونی ادبیات هند را به زبان اصلی مطالعه نمود و چندین متن را از زبان سنسكریت به زبان عربی ترجمه كرد. او همچنین چندین رساله در مورد ابعاد ویژه ستارهشناسی و ریاضیات هند نوشت كه برای خودش اهمیت خاصی داشت. او فوقالعاده اهل مطالعه بود و در موضوعات اخترگویی، ستارهشناسی، تاریخشناسی، جغرافیا، دستور زبان، ریاضیات،پزشكی،فلسفه،دین و مذهب، اوزان و مقیاسات, از ادبیات سنسكریت احاطه داشت.
تعداد كلی آثار بیرونی در طول زندگی اش تحسین برانگیز است. كندی نوشته است : بیرونی حدودا 146 اثر از خود بر جای گذاشته است كه هر كدام مجموعا شامل 13000 صفحه میباشد (هر صفحه همانند صفحات چاپی كتابهای جدید است). كندی نوشته است : بیرونی به مطالعه پدیدههای قابل مشاهده در طبیعت و همچنین در وجود انسان گرایش بسیاری داشت. در بین علوم مختلف، علاقمند به آنالیز ریاضی بود و در این زمینه استعداد زیادی داشت.
سایهها (Shadows) یكی از مهمترین آثار بیرونی است كه حدودا در سال 411 نوشته شده است. روزنفلد به طور مفصل در مورد این اثر بیرونی نوشته است. محتوای این اثر بیرونی شامل موارد زیر است : اصطلاحات عربی سایهها و تصویرها، پدیدههای جدید و غیر عادی از جمله تصویرها، gnomonics، تاریخچه تانژانت و توابع متقاطع.
این كتاب به شرح مقالههایی كه بیرونی در زمینه ریاضیات نوشته است، میپردازد. این مقالهها شامل حساب نظری و عملی، برآیند دستهها، آنالیز تركیبی، قانون 3، اعداد گنگ، نظریه خارجقسمت، تعاریف مفاهیم جبری، شیوههای حل معادلههای جبری و مسایلی كه تنها با خطكش و پرگار حل نمیشدند، منحنیهای مخروطی، فضاسنجی، تصویرگنجنگاری، مثلثات، قانون سینوس در صفحه، حل مثلثات كروی است.
بیرونی همچنین مقالههایی در مورد زمینپیمایی و جغرافی ارائه داد. او شیوههای اندازهگیری زمین و فاصلههای روی آن را از طریق مثلثبندی معرفی نمود. او شعاع زمین را 6339.6 ارزیابی كرد كه این اندازه تا قرن دهم در كشورهای غربی بدست آورده نشده بود. كتاب قانون مسعودی (Masudic canon) وی شامل جدولی است كه مختصات ششصد مكان را ارائه میدهد و او در مورد همه این مكانها دانش كافی داشت. البته بیرونی همه آنها را خودش اندازهگیری نكرده است. برخی از آنها را از جدول مشابهی كه خوارزمی عرضه كرده بود، گرفته است. نویسنده اظهار میدارد كه بیرونی ظاهرا در مورد ارقامی كه خوارزمی و بطلمیوس ارایه كرده بودند ،به این نتیجه میرسد كه ارقام ارائه شده توسط خوارزمی دقیقتر است.
بیرونی همچنین در مورد هماهنگی زمان رسالهای نوشته است. او چندین رساله نیز در مورد اسطرلاب نوشته و به شرح و توصیف تقویم ماشینی پرداخته است. او مشاهدات جالبی در مورد سرعت نور به انجام رساند و اظهار داشت كه سرعت نور در مقایسه با سرعت صوت بسیار زیادتر است. او از كهكشان راه شیری به عنوان مجموعه ای از اجزا بیشمار طبیعت ستارگان سحابی یاد كرد .
هیدرواستاتیك موضوعی در علم فیزیك است كه بیرونی مورد مطالعه قرار داد و از وزنهای ویژه، اندازههای دقیقی ارائه داد و به شرح نسبتهای بین چگالی طلا، جیوه، سرب، نقره، برنز، مس، برنج، آهن و قلع پرداخت. او نتایج را به عنوان تركیبی از اعداد به صورت 1/n , n = 2 , 3 , 4 , … 10 نشان داد .
دانشمندان دیگر بسیاری از نظریات بیرونی را در جلسات بحث و گفتگوهایشان مورد بررسی قرار دادند. ازمدتها پیش، بیرونی با استادش ـ ابو نصر منصور ـ همكاری داشت، هر كدام از آنها از دیگری میخواست تا بخش خاصی از كار را به عهده بگیرد تا بدین ترتیب كار خود را به تایید برساند. او به طرز ستیزه جویانهای با ابو علی سینا در مورد ماهیت نور و گرما مكاتبه میكرد. 18 نامه از ابو علی سینا كه در جواب سوالهایی كه بیرونی مطرح كرده، موجود میباشد. این نامهها در بر گیرنده موضوعات فلسفه، ستارهشناسی و فیزیك است . بیرونی با سجزی نیز از طریق نامه در ارتباط بود. این نامهها مداركی را مبنی بر وجود نسخههای مسطح و كروی قانون سینوس در بر دارد.
نهایتا در مورد شخصیت این دانشمند برجسته باید كم سخن گفته شود. در مقایسه با آثار بسیاری از دانشمندان دیگر ،از نوشتهها و كتابهای بیرونی اطلاعات بسیار زیادی بدست آورده میشود. با وجود اینكه كمتر از یك پنجم آثار او باقی مانده است، به تصویر واضحی از این دانشمند بزرگ دست مییابیم . او مبتكر بزرگ تئوریهای جدید، ریاضیات و یا جز آن نبود. تنها مشاهدهگر دقیقی بود كه پیشرو روش تجربی به شمار میرفت. او زبانشناس بزرگی بود كه رسالههای موجود را میخواند و به وضوح شاهد پیشرفت علم به عنوان بخشی از حوادث بود.